تحلیل مقایسه‌ای اثرات الگوهای اسکان مجدد پس از وقوع مخاطرات طبیعی بر کیفیت زندگی روستاییان (موردمطالعه: زلزله سال 1376 شهرستان زیرکوه)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد گروه جغرافیا، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

2 دکتری جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

3 کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

چکیده

مخاطرات طبیعی به‌خصوص زلزله در اغلب موارد، تلفات سنگین جانی و مالی بر سکونتگاه‌های انسانی وارد می‌سازد. اسکان مجدد در قالب سه رویکرد بازسازی (درجاسازی)، جابه‌جایی و تجمیع، یکی از رویکردهای اصلی برای بازسازی سکونتگاه‌های روستایی پس از وقوع زلزله است. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیرات الگوهای سه گانة اسکان مجدد روستاهای آسیب‌دیده از زلزله 1376 شهرستان زیرکوه بر میزان کیفیت زندگی ساکنان جوامع روستایی است. جامعۀ آماری این پژوهش، خانوارهای محلی ساکن در 6 نقطه روستایی محدودۀ مطالعاتی است که با راهبردهای سه‌گانه اسکان مجدد (جابجایی، تجمیع یا ادغام و درجاسازی یا بازسازی) همراه بوده‌اند؛ که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 144 سرپرست خانوار به‌عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی ساده تعیین شدند. پایایی پرسش‌نامه تهیه‌شده با استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ و مقدار آلفای 885/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه‌وتحلیل داده‌های پژوهش حاضر در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های T تک نمونه‌ای و تحلیل واریانس انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد سیاست‌های اسکان مجدد روستاها توانسته بهبود نسبی در کیفیت زندگی ساکنان روستایی با میانگین 2.57 ایجاد کند که در بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 2.717 بالاترین و در بعد اقتصادی با میانگین 2.15 کمترین سطح رضایت‌مندی از شرایط موجود وجود دارد. با توجه به نتایج آزمون آنالیز واریانس نیز، سطح کیفیت زندگی روستاییان در سه الگوی اسکان مجدد تفاوت معناداری نداشته ولی سطح معناداری در 7 شاخص کیفیت اشتغال، کیفیت درآمد، کیفیت آموزش، کیفیت مشارکت، کیفیت انسجام اجتماعی، کیفیت زیرساخت و کیفیت محیط پایین‌تر از 0.05 است؛ بنابراین سطح رضایت‌مندی پاسخگویان از کیفیت زندگی در هر سه الگوی اسکان مجدد تا حدودی یکسان است.

کلیدواژه‌ها


. مقدمه

از هنگامی‌که انسان پا به عرصه حیات در روی کرۀ خاکی گذاشت، همواره طبیعت او را به چالش کشیده است (کراوسمان[1] و همکاران، 2011) و همه‌ساله مخاطرات طبیعی، خسارت‌های گسترده‌ای را به‌ویژه در کشورهای رو به توسعه باعث می‌شوند و شواهد موجود نیز حکایت از افزایش مداوم وقوع انواع بحران‌های طبیعی از نظر شدت و فراوانی دارند (آلدریچ[2]، 2012). بررسی تاریخ حیات کرۀ زمین نیز نشان می‌دهد که مدام حوادث ناخواستۀ طبیعی مانند سیل، زلزله، طوفان، رعدوبرق، رانش زمین، تگرگ و غیره زندگی انسان‌ها را به چالش کشیده است. در این میان زلزله به‌عنوان پدیدهای تکرارپذیر و غیرقابل پیشگیری در طول حیات کرۀ زمین همواره وجود داشته است. این بلای طبیعی همیشه به‌عنوان خطری جدی جوامع انسانی را تهدید نموده و در اثر وقوع آن چه‌بسا شیرازۀ بسیاری از جوامع ازهم‌گسسته است (پاتون[3] و همکاران، 2010).

بنابراین همۀ جوامع در برابر عوارض بلایای طبیعی آسیب‌پذیر هستند و این می‌تواند کیفیت زندگی جوامع را دست‌خوش تغییر کند؛ ولی میزان این آسیب‌پذیری[4] از مکانی به مکان دیگر متفاوت است (اوگابوه[5] و همکاران، 2010). بافت‌های روستایی نیز از ارکان مهم فضاهای سکونتگاهی در بستر طبیعت می‌باشند (راشد و ویکس[6]، 2003) که به دلایلی با آسیب‌پذیری بالایی روبه‌رو هستند. در اغلب موارد مخاطرات طبیعی، تأثیرات مخربی بر سکونتگاه‌های انسانی داشته و تلفات سنگین جانی و مالی بر ساکنان آن وارد می‌سازد (راشد و ویکس، 2003). هرساله با افزایش میزان وقوع مخاطرات طبیعی در جهان، افراد بی‌شماری بیخانمان می‌شوند. تنها در سال 2015 میلادی بالغ‌بر 73954 نفر بر اثر بروز بلایای طبیعی در جهان جان خود و بیش از 2,9 میلیون نفر نیز سکونتگاه‌های خود را از دست‌ داده‌اند (ای ام-دات[7]، 2016). از طرفی بررسی آمار وقوع بلایای طبیعی و تلفات ناشی از این حوادث نشان می‌دهد که بخشی عمده از این‌گونه حوادث را زلزله تشکیل داده است. بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی تنها در طول یک قرن گذشته بیش از 1150 مورد زمین‌لرزه مرگبار در 75 کشور جهان رخ‌داده است (باترلوس[8] و همکاران، 2012) و طی دهه گذشته کشورهای آسیایی بیش‌ترین تعداد قربانیان بلایای طبیعی را به خود اختصاص داده‌اند (گوها ساپیر[9]، 2013).

کشور ایران نیز همواره به خاطر داشتن ساختارهای مکانی- فضایی ویژه، بحران‌های طبیعی زیادی را متحمل شده و یکی از آسیب‌پذیرترین نقاط جهان در برابر مخاطرات محیطی و ازجمله زلزله بوده است. به‌عنوان‌مثال بررسی آمار موجود در تاریخ زلزله‌های 100 سال اخیر کشور ایران نیز نشان می‌دهد که در طول یک قرن اخیر، حدود 21 زلزله بالای 5 ریشتر ثبت‌شده که درمجموع بالغ‌بر 600000 نفر کشته داشته است. علاوه بر این حدود بیش از 660 روستا به‌صورت صد درصد تخریب‌شده است. علاوه بر این از بین کل کشته‌ها نیز بیش از 72 درصد جان‌باختگان را افرادی تشکیل دادند که ساکن در جوامع روستایی بوده است (حیدری ساربان، 1393 به نقل از قاعد رحمتی و همکاران، 1392: 3). میزان آسیب‌پذیری فضاهای روستایی کشور به دلایلی نظیر زیرساخت‌های نامناسب و نابرابری‌های اجتماعی- اقتصادی موجود، پایین بودن کیفیت مسکن، پایین بودن سطح استفاده از تکنولوژی، عدم رعایت ضوابط مکان‌یابی و غیره در مقابل مخاطرات طبیعی با رشد فزاینده‌ای روبه‌رو است (واچینگر[10] و همکاران، 2013). پس از وقوع سوانح گوناگون و پیامدهای مالی و جانی متأثر از آن، انتخاب‌های مهمی پیش روی قرار دارد که از آن جمله تصمیم‌گیری در مورد چگونگی مداخله در سکونتگاه‌های روستایی و اتخاذ سیاست‌های بازسازی است (گرگانی و رحیم بخش، 1393). بنابراین امروزه با توجه به آسیب‌پذیری روستاها در ابعاد مختلف مکانی- فضایی، سیاست اسکان مجدد یکی از انواع رویکردهای مدیریتی در برنامه‌ریزی سکونتگاه‌های روستایی است که به‌منظور توسعۀ روستایی و به ویژه نظام بخشی به توزیع بهینۀ نقاط روستایی و تأمین امکانات و خدمات موردنیاز روستاییان و درنهایت حفاظت از روستاییان در برابر انواع خطرات مطرح‌شده است (اوگابوه و همکاران، 2010؛ پورطاهری و همکاران، 1390: 115). این مداخله به صورت چهار الگوی درجاسازی[11]، جابه‌جایی[12]، توسعه پیوسته[13] و یا تجمیع و ادغام[14] برای بازسازی روستاهای آسیب‌دیده یا تخریب‌شده است (نیاستی و گرگانی، 1397: 68 به نقل از: رحمتی، 1385).

در سیاست ادغام یا یکپارچه‌سازی مناطق سکونتی آسیب‌دیده، سکونتگاه‌های کوچک و متفرق، خصوصاً سکونتگاه‌هایی که آسیب فراوانی را متحمل شده‌اند و یا اینکه به علت تفرق زیاد از دیدگاه سرویس‌دهی مجدد و تأمین زیرساخت‌های جدید با اشکال اساسی روبه‌رو هستند در یک مکان جدید (بدون زمینه سکونت قبلی) مجتمع شده و یا چند روستا در یک روستای دیگر ادغام‌شده و بازسازی در آن مکان ویژه صورت می‌گیرد (رضوانی و همکاران،1392: 91)؛ اما در روش درجاسازی یا همان بازسازی، روستا در محل اصلی خود مورد بازسازی قرارگرفته است. عملیات درجاسازی (بدون تغییر مکان) به‌منظور ارتقای کیفی محیط‌زیست و زیرساخت‌های موجود و تهیه و تدارک خدمات اجتماعی و اجرای برنامه‌های اقتصادی جهت رفاه افراد لازم الإجرا است که بافت قبلی روستا به‌صورت باغچه- منزل باشد و وابستگی خانوار به محوطه منزل موجود، زیاد باشد. در این روش ممکن است در نزدیکی سکونتگاه هیچ‌گونه زمین مناسب برای بازسازی وجود نداشته باشد و یا نیازی به انتقال نباشد (رضوانی و همکاران،1392: 91). از دیگر شیوه‌های بازسازی در نواحی آسیب‌دیده، جابه‌جایی مراکز سکونتی تخریب‌شده است، که در این شیوه به علت حجم زیاد تخریب‌های ایجادشده و یا به سبب حرکات شدید و ایجاد لرزش‌های زمینی (در مورد زلزله)، در صورت مساعد و مناسب بودن اراضی پیرامون روستا، مکان سکونتی به نقطه‌ای در جوار مکان قبلی انتقال‌یافته و اقدام به ساخت می‌کنند (رضوانی و همکاران،1392: 92). این الگو به دلیل مشکلات اجتماعی و اقتصادی در اولویت آخر اسکان مجدد قرار دارد (پتاکوا[15]، 2012).

اندیشمندان و محققین بسیاری معتقدند که در بین الگوهای فوق، تجمیع و ادغام دارای مزیت صرفه‌جویی اقتصادی در عرضه امکانات و خدمات است (افتخاری و بدری، 1382؛ فتحی و مطلق، 1389؛ منتظریون، 1390) بینش حاکم باعث شده که به پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست‌محیطی آن کمتر توجه شود. به نظر می‌رسد که این بی‌توجهی سبب شده است که به‌کارگیری و اجرای طرح‌های جابه‌جایی و تجمیع سکونتگاه‌های روستایی با تغییر میزان آسیب‌پذیری آنان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست‌محیطی همراه بوده و روند رشد آسیب‌پذیری جامعه تحت تأثیر را در برابر سوانح آتی افزایش دهد (اورونی[16]، 2011). پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی یک جابه‌جایی بر اساس تصمیمی شتاب‌زده، می‌تواند بر سرنوشت چند نسل حاکم باشد؛ بنابراین بهتر است تأمین ایمنی و کیفیت زندگی سکونتگاه‌های روستایی در اولویت قرار گیرد.

در اینجا ذکر این نکته نیز ضروری است که سیاست‌های اسکان مجدد، به منظور توسعه روستایی به‌ویژه نظام بخشی به توزیع بهینۀ نقاط روستایی و تأمین امکانات و خدمات موردنیاز روستاییان مطرح‌شده است و بر دو موضوع رفاه و کیفیت زندگی تمرکز دارد (بایکن لوینت و نیج کمپ[17]، 2006؛ غفاری و همکاران، 1391: 113). درواقع یکی از رویکردهای نوین به مفهوم توسعه، مطرح‌شدن شاخص‌های کیفیت زندگی است. یک محیط باکیفیت بالا، احساس رضایتمندی و رفاه را به جمعیتش (لانسینگ و مارانس[18]، 1969) از طریق خصوصیات کالبدی، اجتماعی یا اقتصادی منتقل می‌کند (جی و هوکاو[19]، 2006؛ پول[20]، 1997)، که توجه به این شاخص‌ها را در اجرای سیاست‌های مذکور ضروری کرده است.

کیفیت زندگی مفهومی پیچیده و چندبعدی است که تحت تأثیر مؤلفه‌هایی همچون زمان و مکان و ارزش‌های فردی و اجتماعی قرار دارد و وضعیت آن به میزان توسعه‌یافتگی جوامع وابسته است (رضوانی و منصوریان، 2013: 148). برخی آن را به‌عنوان قابلیت زیست پذیری یک ناحیه، برخی دیگر به‌عنوان اندازه‌ای برای میزان جذابیت و برخی به‌عنوان رفاه عمومی، بهزیستی اجتماعی، شادکامی و مواردی ازاین‌دست تعبیر کرده‌اند (اپلی و منون[21]، 2008). در چند دهه اخیر، شناخت، اندازه‌گیری و بهبود کیفیت زندگی از اهداف عمده افراد، محققان، برنامه ریزان و دولت‌ها بوده است. (رضوانی و منصوریان، 1387: 2؛ قالیباف و همکاران، 1388: 163).

مرور ادبیات تحقیق نشان می‌دهد که محققان، سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان در خصوص نیاز به مطالعه کیفیت زندگی در نواحی روستایی با یکدیگر توافق دارند. این مطالعات غالباً وظایفی کلیدی از قبیل آگاه کردن شهروندان، گروه‌های اجتماعی و سیاست‌گذاران از روندهای کیفیت زندگی را بر عهده‌دارند. نتایج مطالعات کیفیت زندگی می‌تواند به ارزیابی سیاست‌ها، رتبه‌بندی مکان‌ها، تدوین استراتژی‌های مدیریت و برنامه‌ریزی روستایی کمک کند و درک و اولویت‌بندی مسائل اجتماع را برای برنامه‌ریزان و مدیران به‌منظور ارتقای کیفیت زندگی ساکنین این نواحی تسهیل سازد (لی[22]، 2008). علاوه بر این، مطالعات کیفیت زندگی می‌تواند به شناسایی نواحی مسئله‌دار، علل نارضایتی مردم، تأثیر فاکتورهای اجتماعی - جمعیتی بر کیفیت زندگی و پایش و ارزیابی کار آیی سیاست‌ها و استراتژی‌ها درزمینۀ کیفیت زندگی منجر شود (سانتوس و مارتینز[23]، 2007). عواملی از قبیل بروز سوانح و حوادث طبیعی، کاهش اشتغال و درآمد، فاصله زیاد و انزوای جغرافیایی، تغییر بافت و ساختار جمعیتی و ... اجرای سیاست‌های لازم برای بهبود کیفیت زندگی روستایی را با چالش‌های جدی مواجه می‌کند (پاپانیکولائو[24] و دیگران، 2012).

بررسی تجارب مختلف درزمینۀ اسکان مجدد نیز حاکی از آن است که به علت فقدان قوانین و دستورالعمل‌های مربوط به چگونگی مداخله در سکونتگاه‌های روستایی و از سویی نبود تعریفی فراگیر از مفاهیم درجاسازی و جابه‌جایی در سیاست‌های مداخله‌ای، ابهام در کاربرد این رویکردها و عدم مشارکت روستاییان در فرایند بازسازی روستای جدید، پیامدهای جابه‌جایی به‌گونه‌ای بوده که عموماً بازماندگانی که جابه‌جا شده‌اند، از جابه‌جایی رضایت نداشته و جابه‌جایی اغلب به از دست دادن خوداتکایی و حس تعلق به مکان در روستاییان و در مواردی خالی از سکنه ماندن واحدهای احداثی در روستای جدید، منجر شده است (مسگری هوشیار، 1387)، از طرفی چنانچه جابجایی و اسکان مجدد سکونتگاه‌های روستایی بدون ارائۀ آگاهی‌های لازم به روستاییان و جلب اعتماد آنان صورت پذیرد، مشکلات فوق را دوچندان می‌نماید. به عبارتی سرمایه‌های اجتماعی ساکنان روستاهای زلزله‌زده در صورت شناخت و هدایت می‌تواند فرآیند اسکان مجدد را تسریع و تسهیل نموده و در غیر این صورت طرح‌های اسکان مجدد را با شکست مواجه می‌سازد؛ بنابراین در اجرای این سیاست‌ها، توجه به تمام جنبه‌های مثبت و منفی ضروری بوده تا سیاستی انتخاب شود که بهترین عملکرد را بر کیفیت زندگی افراد داشته باشد.

 

جدول 1- مزایا و معایب راهبردهای اسکان مجدد

سیاست‌ها

مزایا

معایب

تجمیع

امکانات دهی بهتر، امکان برنامه‌ریزی با نظم و ترتیب در ساخت‌وساز، تمرکز جمعیت، تحرک اقتصادی، بهبود شرایط فرهنگی، کاهش خطرات آتی

دور افتادن برخی از روستاها از اراضی کشاورزی، از بین رفتن فعالیت‌های معیشتی، ناهمگونی اجتماعی

جابه‌جایی

برنامه‌ریزی و طراحی بهتر، کاهش خطرات آتی، نظم و ترتیب در ساخت‌وساز

دور افتادن روستاها از اراضی کشاورزی

درجاسازی

حفظ هویت روستا، دسترسی به امکانات زیربنایی، دسترسی به امکانات خدماتی

عدم امکان بازسازی به نحو مطلوب، تغییر در شغل افراد، تغییر در میزان درآمد، تغییر کاربری زراعی، تخریب مراتع، تغییر در الگوی مسکن روستایی

مأخذ: پهلوان‌زاده و همکاران، 1391: 101

 

بررسی تجربیات سایر کشورها و نیز تحقیقات انجام‌گرفته، ضروری‌ترین نیاز هر پروژه تحقیقاتی و پژوهشی است که باید موردمطالعه قرار گیرد. تاکنون مطالعات متعددی در زمینۀ بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست‌محیطی اجرای طرح‌های اسکان مجدد صورت گرفته است در جدول شماره 2 به خلاصه‌ای از این تحقیقات اشاره‌شده است.

 

جدول 2- خلاصه‌ای از مطالعات صورت گرفته پیرامون اثرات اجرای سیاست‌های بازسازی مناطق آسیب‌دیده

پژوهشگر

نتایج

لوچی[25] (2014)

اقدام به بررسی عوامل مختلف تأثیرگذار بر اسکان مجدد در زلزله کشور ژاپن نموده و به این نتیجه رسیدند که تعامل بین دولت و مردم آسیب‌دیده، تعامل خانواده‌ها با یکدیگر، سرعت برنامه‌ریزی و دینامیک ارتباطی جامعۀ روستایی در موفقیت الگوهای اسکان مجدد نقش مثبت و سازنده داشته است.

فلمینگ[26] و همکاران (2014)

به‌صورت تجربی اقدام به بررسی نتایج زلزله در میان روستاییان زلزله‌زده کشور شیلی در سال 2010 نموده و به این نتیجه رسیدند که رابطۀ متقابلی بین میزان سرمایه اجتماعی و ازجمله روابط متقابل، رعایت هنجارهای اجتماعی، نوع نگرش مردم به همدیگر و مشارکت روستاییان در بازسازی و مرمت روستاهای حادثه‌دیده از زلزله وجود دارد.

حسن افراخته (1376)

در برنامه‌ریزی توسعه همه‌جانبه روستایی لازم است به‌طور هم‌زمان به جنبه‌های اصلی توسعه یعنی جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی، رفاهی و ساماندهی توجه کافی مبذول شود و مشارکت فعال افراد بومی، هم در تصمیم‌گیری و هم در اجرا تأمین گردد.

رکن‌الدین افتخاری و بدری،1382

به دلیل عدم توجه جدی به امور اشتغال‌زایی و محدودیت منابع آب‌وخاک از یک‌سو و نابرابری در بهره‌مندی از فرصت‌های شغلی محدودی که در بخش خدمات دولتی ایجادشده از سوی دیگر، اجتماعات جابه‌جاشده به بهره‌برداری مجدد منابع موجود در مکان‌های قبلی روی آورده و همچنان به مهاجرت‌های فصلی به سایر مکان‌ها ازجمله شهرهای بزرگ ادامه می‌دهند.

تقوایی و همکاران،1388

نتایج تحقیق نشان‌دهنده آن است که توجه به معماری بومی و سننی هر منطقه و حتی هر روستا ضمن بررسی و در نظر گرفتن عوامل مؤثر بر شکل کالبد سکونتگاه‌های روستایی می‌تواند منجر به خلق فضایی باکیفیت و متناسب با نیازهای زندگی روستانشینان در چارچوب عوامل مادی و معنوی گردد.

محمدی استاد کلایه و همکاران،1391

در بررسی روستاهای جابه‌جاشده شرق استان گلستان دریافتند که اجرای الگوهای اسکان مجدد در این روستاها منجر به بهبود ابعاد کیفت زندگی و ازجمله متغیرهایی مانند اعتماد اجتماعی، همزیستی و غیره؛ که به‌عنوان فصل مشترک کیفیت زندگی و سرمایۀ اجتماعی هستند، شده است

فال سلیمان و همکاران،1391

پس از بررسی مساکن روستایی در منطقۀ موردمطالعه و روند به سازی آن، فضاهای روستایی اولویت‌دار از میان 357 کانون روستایی شهرستان تعیین شد که باید در رأس توجه سازمان‌های مربوطه برای انجام مقاوم‌سازی قرارگیری. نتایج تحقیق نشان می‌دهد روستاهای حدفاصل شهرهای زهان و اسفدن (یعنی افین) و غربی‌ترین روستای شهر قائن (یعنی شهرک هاشمیه) قرار می‌گیرد؛ در اولویت دوم: روستاهای واقع در بین شهرهای اسفدن، حاجی‌آباد (به‌ویژه جنوب) و زهان قرار دارد.

پهلوان‌زاده و همکاران،1391

نتایج بررسی‌ها در شهر پیش کمر نشان داد 73 درصد پاسخگویان از کیفیت زندگی‌شان بعد از تجمیع روستاها به شهر راضی و تنها کمتر از 4 درصد افراد از کیفیت زندگی‌شان ابراز نارضایتی کردند. ارزیابی رضایت از قلمروهای مورداستفاده در این مطالعه نشان می‌دهد که پاسخ‌دهندگان در شهر پیشکمر بیش‌ترین میزان رضایت را از قلمرو آموزش و کمترین میزان رضایت را از قلمرو اشتغال داشته‌اند.

رضوانی و همکاران،1392

با توجه به اهمیت کیفیت زندگی در توسعه و بهزیستی اجتماعات انسانی، لازم است در طرح‌های اسکان مجدد علاوه بر مکان‌یابی بهینه روستایی، اثرات و پیامدهای آن بر وضعیت کیفیت زندگی روستاییان موردتوجه ویژه قرار گیرد، تا ضمن شناسایی نقاط قوت و ضعف این طرح‌ها، بهبود وضعیت رفاه ساکنین از جنبه‌های مختلف ارتقا یابد.

محمدی استاد کلاته و همکاران

 (1393)

نتایج پژوهش نشان داده است که بین الگوهای جابجایی و جابجایی توأم با ادغام با متغیرهای توسعۀ اجتماعی و ازجمله سرمایۀ اجتماعی رابطه وجود دارد.

حاجی نژاد و همکاران،1394. الف

نتایج پژوهش نشان می‌دهد تجمیع روستاها توانسته بهبود چشمگیری در کیفیت زندگی ساکنان روستایی ایجاد کند. در چهار مجتمع موردمطالعه به‌جز در شاخص درآمد و ثروت در 9 شاخص دیگر روند مثبتی مشاهده می‌شود که این به دلیل عدم توجه به امر اشتغال‌زایی و نابرابری در بهره‌مندی از فرصت‌های شغلی از یک‌جهت و محدودیت منابع آب‌وخاک از سوی دیگر است.

حاجی نژاد و همکاران،1394. ب

یافته‌‌های تحقیق نشان می‌دهد که در بین معیارهای منتخب برای بررسی پیامدهای راهبردهای اسکان مجدد میزان انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی، احساس تعلق مکانی، تغییر الگوی مساکن و دسترسی به خدمات در رویکرد درجاسازی بهتر و مناسب‌‌تر از رویکرد جابجایی است، در صورتی که در معیارهای همچون تغییر شغل، میزان درآمد، تخریب مراتع، تغییر کاربری اراضی زراعی رویکرد جابجایی مناسب‌تر است.

محمدی استادکلایه و همکاران (1396)

بین الگوهای اسکان مجدد در زمینه میزان تغییرات زیست پذیری، تفاوت معناداری وجود ندارد. مهم‌ترین یافته تحقیق بدین قرار است که فارغ از انتخاب هر الگویی برای اسکان مجدد، توجه به وجود شرایط زیستی در محل جدید جهت قرار گرفتن شرایط کار و زندگی مردم در یک سکونتگاه زیست پذیر از بیش‌ترین اهمیت برخوردار است و باید تلاش برنامه ریزان بر فراهم ساختن کیفیت مناسب زندگی در سکونتگاه جدید – با هر الگویی از اسکان مجدد- باشد.

حیدری ساربان و همکاران (1395)

بین الگوهای اسکان مجدد تفاوت معنی‌داری در سطح 0.000 در زمینه میزان تغییرات سرمایۀ اجتماعی وجود داشته است. علاوه بر این یافته‌های پژوهش نشان داد که میزان سرمایۀ اجتماعی در الگوی بازسازی بیشتر از دو الگوی دیگر است. علاوه بر این سطح همبستگی متغیرهای مشارکت همبستگی و انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب برابر با 0.795، 0.354 و 0.324 بوده است.

نیاستی و گرکانی (1397)

بررسی‌ها نشان‌دهندۀ افزایش میزان آسیب‌پذیری شهر فراغی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کاهش میزان آسیب‌پذیری کالبدی – محیطی آن نسبت به سه روستا است. ازآنجاکه کاهش آسیب‌پذیری منوط به کاهش خسارات در تمامی ابعاد است؛ نتایج این پژوهش نشان می‌دهد، بازسازی پس از سیل 1384 استان گلستان نه‌تنها در کاهش میزان آسیب‌پذیری شهر فراغی نسبت به سه روستای موردبررسی، موفق نبوده بلکه بر روند رو به رشد آسیب‌پذیری آن مؤثر بوده است.

 

همان‌طور که عنوان شد در رابطه با اثرات اسکان مجدد مطالعات متعددی انجام شده است اما در رابطه با منطقه موردمطالعه به استثنا مطالعات محدود به‌عمل‌آمده از سوی سازمان‌ها و نهادهای مختلف در بعضی از روستاهای منطقه تاکنون تحقیقات دقیق علمی و درعین‌حال گسترده‌ای در این زمینه صورت نگرفته است. در مطالعۀ حاضر با ارزیابی اثرات راهبردهای اسکان مجدد پس از رویداد زلزله در بهبود کیفیت اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و فضایی کالبدی زندگی روستائیان با استفاده از شاخص‌های ذهنی، سطوح رضایت در 11 شاخص‌ موردبررسی قرارگرفته است؛ که در مطالعات گذشته کمتر به آن توجه شده است.

شهرستان قاینات و زیرکوه دارای گسل‌های فعال زیادی است. گسل‌های کریزان، دشت بیاض و چاهک تابه‌حال خسارت‌های جانی و مالی فراوان به همراه داشته‌اند. در طی صدسال اخیر در این منطقه 15 زلزله به بزرگی 5 تا 4/7 ریشتری به وقوع پیوسته و بیش‌ترین تعداد زلزله‌های خراسان بزرگ مربوط به این منطقه بوده است و این در حالی است 9/67 درصد مساکن منطقه کم‌دوام می‌باشند (رجبی،1384: 279). شهرستان زیرکوه در استان خراسان جنوبی یکی از مناطقی است که در پی وقوع زلزله شدید 20 اردیبهشت 1376 با شدت 1/7 ریشتر، دچار آسیب‌دیدگی‌های شدید جانی، مالی و اجتماعی گردید. به دنبال وقوع این زمین‌لرزه، بنیاد مسکن انقلاب اسامی خراسان که متولی ساخت‌وساز روستاهای سانحه دیده است، به دلیل محدودیت امکانات و عدم وجود توان اجرایی کافی و مناسب در ارائه خدمات و امکانات به‌تمامی روستاهای بخش زیرکوه از یک‌سو و دورافتادگی، پراکندگی و جمعیت اندک و تعدد روستاهای تخریب‌شده از سوی دیگر، سیاست تجمیع و ادغام که ظاهراً دارای مزیت‌ها و صرفه‌های اقتصادی در جهت ارائه خدمات و امکانات است را موردتوجه قرارداد. بر این اساس بینش حاکم بر اجرای طرح‌های تجمیع و ادغام باعث شده که پیامدها و عواقب اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی آن کمتر موردتوجه قرار گیرد (سعیدی و حسینی حاصل، 1388: 122). طبق مستندات و صورت‌جلسه‌های موجود و اظهارات دست‌اندرکاران و کارشناسان، در بخش زیر کوه روستاهایی قرار بود در هم تجمیع و ادغام گردند تعداد 27 روستا در 14 مجتمع بوده است اما از این تعداد در حال حاضر فقط 13 روستا در 4 مجتمع به نام‌های حاجی‌آباد، بارنجگان، مهمانشهر و گمنج به مرحلۀ اجرا درآمده‌اند. طراحی و اجرای ضرب‌الاجلی طرح‌های تجمیع توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به خاطر ضرورت رسیدگی به‌موقع به روستاهای آسیب‌دیده سبب شده است که به برخی از عوامل اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی و رضایت‌مندی روستاییان از کیفیت زندگی در مجتمع‌های زیستی توجه کافی نگردد و درنتیجه ضمن بروز آثار سوء و نامطلوب، از میران موفقیت برخی از این طرح‌ها کاسته شود (ایزدی خرامه، 1376: 12).

رضایت از کیفیت زندگی در واحد سکونتگاهی به ساختارها و عوامل سازنده آن نظیر تسهیلات ویژگی‌های کالبدی، حمل‌ونقل و... بستگی دارد (پول، 1997) اما در طرح‌های بازسازی به‌موازات تأمین نیازهای ساکنان روستایی متضرر از سانحه طبیعی، به بخشی از الزامات کیفی بی‌توجهی می‌شود؛ به این معنا که در فرآیند اجرای پروژه بازسازی روستاهای آسیب‌دیده به شیوه تجمیع و ادغام، به دلیل غلبه رفع نیازهای اولیه، به پارهای از ملاحظات کیفی توجه نمی‌شود. این امر باعث می‌شود که در یک فرآیند کوتاه‌مدت، محیط سکونتی با مشکلات فراوانی مواجه شود که منجر به نارضایتی ساکنان روستایی از محیط زندگی می‌گردد. لذا بررسی سیاست‌های اجرایی و تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و کالبدی که طرح‌ها (ادغام، تجمیع، درجاسازی) بر کیفیت زندگی روستاییان داشته، ضروری است.

لذا در مطالعۀ حاضر با ارزیابی نتیجه سیاست‌های اسکان مجدد پس از رویداد زلزله در بهبود کیفیت اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و فضایی کالبدی زندگی روستائیان با استفاده از شاخص‌های ذهنی، سطوح رضایت در شاخص‌های 11 گانه موردبررسی قرارگرفته است. بر این اساس، مدل مفهومی برای ارزیابی و سنجش میزان رضایتمندی کیفیت زندگی ناشی از سه راهبرد تجمیع و ادغام، جابجایی و بازسازی روستاهای آسیب‌دیده واقع‌شده در شهرستان زیرکوه تهیه‌شده که در شکل 1 نشان داده‌شده است:

 

شکل 1- مدل مفهومی پژوهش (مأخذ: یافته‌های پژوهش، 1397)

 

بنابراین هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثرات جابجایی، تجمیع یا ادغام و درجاسازی یا بازسازی روستاهای آسیب‌دیده از زلزله 1376 در شهرستان زیرکوه بر کیفیت زندگی ساکنین محلی از طریق مطالعه شاخص‌های ذهنی است و پرسش‌های تحقیق شامل موارد زیر است:

  • راهبردهای اجرایی پس از زلزله (جابجایی، تجمیع یا ادغام و درجاسازی یا بازسازی) چه تأثیری بر کیفیت زندگی روستاییان داشته است؟
  • بیش‌ترین و کمترین تغییر مثبت مربوط به کدام شاخص‌های کیفیت زندگی است؟
  • آیا تفاوت معنی‌داری بین میزان رضایتمندی از شاخص‌های کیفیت زندگی در الگوهای اسکان مجدد وجود دارد؟

2- مواد و روش‌ها

2-1- محدوده موردمطالعه

شهرستان زیرکوه در شمال شرقی استان خراسان جنوبی قرار دارد و مرکز آن شهر حاجی‌آباد است. این شهرستان از شمال با خراسان رضوی و از جنوب با شهرستان در میان از غرب با شهرستان قاین و از شرق با افغانستان همسایه است. شهرستان زیرکوه شامل 3 بخش، 6 دهستان، و دو شهر به نام‌های زهان و حاجی‌آباد است. تعداد کل آبادی‌های این شهرستان 138 آبادی بوده که از این تعداد 103 آبادی دارای سکنه و 35 آبادی خالی از سکنه است (معاونت برنامه‌ریزی استانداری خراسان جنوبی، 1393). محدوده موردمطالعه در این تحقیق نواحی روستایی آسیب‌دیده در اثر زلزله اردیبهشت‌ماه 1376 است که 6 روستای پردان، پایهان، افین، مهمان شهر، اردکول، دارج علیا با اجرای راهبردهای سه‌گانه اسکان مجدد (تجمیع، جابه‌جایی و درجاسازی یا بازسازی) به‌عنوان نمونه انتخاب‌شده است. موقعیت شهرستان زیرکوه و روستاهای نمونه در تقسیمات سیاسی بالاتر در شکل 2 نشان داده‌شده است.

 

 

شکل 2- موقعیت روستاهای نمونه در منطقه موردمطالعه. (مأخذ: استانداری خراسان جنوبی، 1395)

 

2-2- روش تحقیق

روش انجام تحقیق با توجه به ماهیت کار، توصیفی- تحلیلی است. در بخش اول جهت تعیین معیارهای مناسب با مطالعه اسناد کتابخانه‌ای به بررسی نظریه‌های پیرامون کیفیت زندگی و اسکان مجدد پرداخته، سپس با تلفیق آن‌ها، معیارهای بررسی سطح کیفیت زندگی سکونتگاه‌های روستایی جابه‌جاشده یا تجمیع شده انتخاب شد.

در بخش دوم به شیوه میدانی با استفاده از ابزارهای مشاهده و پرسشنامه، داده‌های موردنیاز گردآوری‌شده است. ازآنجاکه امکان تکمیل پرسشنامه برای تمامی روستاییان ممکن نبود، با کمک شیوه‌های دقیق آماری نمونه‌ای از این حجم انتخاب شد تا بتوان نتایج به‌دست‌آمده از آن را با ضریب اطمینان قابل قبولی به‌کل جامعه آماری تعمیم داد. واحد تحلیل روستاییان آسیب‌دیده از زلزله است. جامعه آماری تحقیق روستاییان آسیب‌دیده در زلزله سال 76 بخش زیرکوه در 6 روستای پردان، پایهان، افین، مهمان شهر، اردکول، دارج علیا با 903 خانوار است؛ بنابراین جهت تعیین تعداد پرسشنامه موردنیاز (حجم نمونه) در تحقیق حاضر از فرمول کوکران استفاده‌شده است. با توجه به رابطۀ کوکران (سطح اطمینان 95 درصد و ضریب خطای 0,05) تعداد 144 خانوار به‌صورت تصادفی ساده برای تکمیل پرسشنامه انتخاب و داده‌ها جمع‌آوری و تحلیل شد. پرسش‌نامه‌های مورداستفاده اساساً از سؤالات بسته با پاسخ‌های در طیف لیکرت پنج مقیاسی (خیلی (5) تا خیلی کم (1)) استفاده شد و سؤالات در محدوده 11 قلمرو عمده زندگی تعریف شدند. برای روایی آن چندین نسخه از آن را در اختیار گروهی از متخصصان شامل اساتید دانشگاه و کارشناسان مربوطه قرار گرفت و اصلاحات لازم بر حسب پیشنهاد‌های آن‌ها انجام شد. پس از جمع‌آوری پرسشنامه و برای سنجش پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده‌شده است. با توجه به این‌که میزان آلفا در این متغیر بالای 7/0 است، پایایی آن‌ها قابل‌قبول و مناسب ارزیابی می‌گردد. جدول شماره 4 مقادیر آلفای کرونباخ را در ابعاد مختلف کیفیت زندگی روستایی نشان می‌دهد.

پس از تکمیل پرسشنامه­ها و رفع نواقص احتمالی، اطلاعات موردنیاز از پرسشنامه‌ها استخراج‌شده و در گام دیگر با استفاده از نرم‌افزار spss و انجام شیوه‌های مختلف آماری (آمار توصیفی و استنباطی) موردبررسی و تجزیه‌وتحلیل آماری قرار گرفت. جهت بررسی نرمال بودن توزیع داده‌ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد. در پژوهش حاضر به‌منظور بررسی تأثیر سیاست‌های اجرایی پس از زلزله در کیفیت و استانداردهای زندگی روستاییان، با توجه به نوع داده‌ها از آزمون‌های تی تک نمونه‌ای و تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده گردید.

 

جدول 3- ویژگی‌های جمعیتی روستاهای موردمطالعه در سال 1395

نام آبادی

دهستان

سیاست اجرایی

جمعیت کل

خانوار

نمونه

پردان

زهان

جابه‌جایی

426

134

23

پایهان

زهان

363

136

23

افین

افین

تجمیع

372

402

39

مهمان شهر

زیرکوه

343

98

21

اردکول

زیرکوه

بازسازی

355

110

22

دارج علیا

زیرکوه

84

23

16

مأخذ: مرکز آمار ایران، 1395 و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی خراسان جنوبی، 1395

 

در این مطالعه با توجه به شاخص‌هایی که در مرور پیشینه تحقیقات به دست آمد، مجموعه‌ای از شاخص‌ها به‌عنوان شاخص‌های تأثیرگذار بر کیفیت زندگی روستاییان تعیین و موردتوجه قرارگرفته است. این شاخص‌ها را می‌توان در چهار بعد کلی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- فضایی و بستر طبیعی طبقه‌بندی نمود که هریک دربرگیرنده گویه­های متعددی است. در جدول 4 شاخص‌های موردبررسی به تفکیک بیان‌شده است.

 

 

جدول 4- شاخص‌های موردبررسی به تفکیک ابعاد کیفیت زندگی و مقدار آلفای کرونباخ

ابعاد

شاخص‌ها

گویه­ها

مقدار آلفا

اقتصادی

کیفیت اشتغال

دسترسی به فرصت‌های شغلی، ثبات شغلی، رضایت از نوع شغل، رضایت از میزان درآمد

0.694

کیفیت درآمد و ثروت

ثبات درآمد، میزان پس‌انداز، میزان تنوع منابع درآمدی، میزان سطح زیر کشت، میزان تنوع منابع درآمدی، میزان درآمد از فعالیت‌های کشاورزی

اجتماعی –فرهنگی

کیفیت آموزش

میزان دسترسی به امکانات آموزشی، میزان کیفیت آموزش، وجود مقاطع تحصیلی مختلف

0.777

کیفیت سلامت و امنیت

میزان دسترسی به خدمات بهداشتی-درمانی، میزان کیفیت خدمات بهداشتی- درمانی، سلامت جسمانی و روانی، امید به آینده، عدالت اجتماعی، برابری فرصت‌ها، برخورداری از امنیت اجتماعی

کیفیت مشارکت

امکان شرکت در امور سیاسی، امکان شرکت در ساخت‌وسازها، امکان عضویت در نهادهای اجتماعی، احساس تعلق و مالکیت نسبت به روستا

کیفیت اوقات فراغت

داشتن سرگرمی مناسب، دسترسی به امکانات ورزشی، دسترسی به امکانات فرهنگی – هنری، میزان توانایی جهت مسافرت، میزان دیدوبازدید از اقوام

کیفیت انسجام اجتماعی

وجود رابطه فامیلی، برقراری رابطه فامیلی، کمک و همیاری در امور کشاورزی، شرکت در مراسم عمومی، وجود رابطه همسایگی، میزان همگنی اجتماعی و فرهنگی ساکنان

کالبدی -فضایی

کیفیت مسکن

کیفیت مصالح، میزان تجهیزات و امکانات، میزان نظارت بر ساخت‌وساز، وضعیت قانونی زمین، متناسب بودن ابعاد مسکن با تعداد خانوار، مصون بودن فضای داخلی از دید بناهای مجاور

0.786

کیفیت زیرساخت‌ها

میزان برخورداری از برق سراسری، برخورداری از آب آشامیدنی سالم، برخورداری از تلفن، میزان کیفیت راه‌های ارتباطی و حمل‌ونقل، دسترسی به منابع انرژی

کیفیت محیط

میزان پاکیزگی و نظافت روستا، کیفیت جمع‌آوری و دفع زباله در روستا، کیفیت دفع آب‌های سطحی

بستر طبیعی

کیفیت زمین

میزان شیب زمین، جهت شیب زمین، میزان حاصلخیزی خاک، میزان مقاومت خاک، میزان آب‌های زیرزمینی، فاصله از گسل‌ها، فاصله از مسیل‌ها

0.713

متغیر کیفیت زندگی

52 سؤال

0.885

مأخذ: پهلوان‌زاده و همکاران (1391)، حاجی نژاد و همکاران (1394)، محمدی استادکلایه و همکاران (1391)، محمدی استادکلایه و همکاران (1396)، عنابستانی و همکاران (1395)، حیدری ساربان و همکاران (1395)؛ Peek et al, 2018; Zahran et al, 2015; Sharifi et al, 2017

3- نتایج و بحث

نتایج حاصل از توصیف ویژگی‌های نمونه موردمطالعه نشان می‌دهد که بیشتر پاسخگویان (74.1) مرد هستند و بین 32 تا 48 سال سن دارند. بیش از 67.9 درصد پاسخگویان دارای تحصیلات پایین‌تر از دیپلم هستند که از این میان 5.5 درصد آنان بی‌سواد، 18.5 درصد تحصیلات ابتدایی، 14.4درصد تحصیلات سیکل، 29.5 درصد افراد دارای تحصیلات دیپلم، 8.9 درصد افراد دارای تحصیلات فوق‌دیپلم و 21.9 درصد دارای تحصیلات لیسانس و فوق‌لیسانس هستند.

3-1- بررسی شاخص‌های کیفیت زندگی در نقاط روستایی نمونه

همان‌طور که در روش‌شناسی اشاره شد جهت بررسی میزان تأثیر اجرای سیاست‌های اسکان مجدد در بعد عینی کیفیت زندگی روستاییان در منطقه موردمطالعه از 11 شاخص در قالب چهار بعد اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، کالبدی- فضایی و بستر طبیعی استفاده شد. در این رابطه از پاسخگویان خواسته‌شده بر مبنای گویه های ذکرشده، میزان رضایت خود از شاخص‌های موردنظر را در طیف 5 گزینه‌ای لیکرت بیان نمایند.

برای بررسی بعد اقتصادی کیفیت زندگی در روستاهای نمونه از 10 گویه در قالب دو شاخص کیفیت اشتغال و کیفیت درآمد و ثروت استفاده شد. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده میانگین دو شاخص کمتر از میانه نظری (یعنی 3) است. میزان رضایت پاسخگویان از شاخص کیفیت درآمد و ثروت با میانگین 2.036 در سطح پایین محاسبه‌شده است. این امر می‌تواند با میزان بدهی افراد به بانک‌ها و مؤسسات مالی مرتبط باشد. در کل نیز در بعد اقتصادی با میانگین 2.15 کمترین میزان رضایت پاسخگویان از شرایط موجود وجود داشته است؛ که عدم رضایت از ابعاد اقتصادی طرح اسکان می‌تواند به علت افزایش فاصله بین محل سکونت و محل فعالیت و همچنین افزایش هزینه‌ها و کاهش سطح بهره‌وری نیروی کار است. یکی از مهم‌ترین عوامل اثرگذار در این مسئله، در نظر نگرفتن شرایط طبیعی منطقه به‌ویژه محدودیت منابع آب‌وخاک و عدم تو جه به امر اشتغالزایی در طرح اسکان و مکان‌یابی روستاها است. به‌طورکلی جابه‌جایی روستاها تأثیر مثبتی در افزایش اشتغال نداشته است به‌گونه‌ای که بررسی دیدگاه مردم در خصوص بهبود وضعیت اشتغال نشان می‌دهد که کمتر از 28.6 درصد از پاسخگویان معتقد به بهبود فرصت‌های اشتغال در محل جدید می‌باشند.

برای بررسی بعد اجتماعی- فرهنگی کیفیت زندگی در روستاهای نمونه از 21 گویه در قالب 5 شاخص کیفیت آموزش، کیفیت سلامت و امنیت، کیفیت مشارکت، کیفیت اوقات فراغت و کیفیت انسجام اجتماعی استفاده شد. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده میانگین دو شاخص کیفیت اوقات فراغت و کیفیت آموزش کمتر از میانه نظری (یعنی 3) است که می‌تواند به خاطر نبود دبیرستان در روستاهای جابه‌جاشده باشد که مشکلات عدیده‌ای را درزمینۀ ادامه تحصیل دانش آموزان به‌خصوص دختران ایجاد کرده است. ولی میزان رضایت پاسخگویان از شاخص‌های کیفیت انسجام اجتماعی با میانگین 3.508 و کیفیت سلامت و امنیت با میانگین 2.793 در سطح نسبتاً مناسبی محاسبه‌شده است. در کل نیز در بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 2.717 بیش‌ترین میزان رضایت پاسخگویان از شرایط موجود وجود داشته است. مصاحبه‌های صورت گرفته با اهالی نشان داد که ساکنین از مشارکت در جهت دریافت امتیازات از نهادهای دولتی بهره می‌برند که میانگین 2.646 برای شاخص کیفیت مشارکت نیز تا حدودی این امر را تأیید می‌کند.

جدول 5- ارزیابی وضعیت شاخص‌های کیفیت زندگی از دیدگاه روستاییان (درصد)

شاخص

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

میانگین

انحراف معیار

کای

اسکوئر

کیفیت اشتغال

23.6

16.7

35.4

12.5

11.8

2.297

0.826

0.000

کیفیت درآمد و ثروت

18.8

34.7

28.5

15.3

2.8

2.036

0.574

0.000

کیفیت آموزش

18.1

34.7

44.4

2.1

.7

2.386

0.666

0.000

کیفیت سلامت و امنیت

4.2

25.0

48.6

20.8

1.4

2.793

0.549

0.000

کیفیت مشارکت

8.3

26.4

26.4

29.9

9.0

2.646

0.695

0.000

کیفیت اوقات فراغت

8.3

37.5

37.5

13.9

2.8

2.182

0.546

0.000

کیفیت انسجام اجتماعی

2.1

19.4

27.1

38.2

13.2

3.508

0.750

0.000

کیفیت مسکن

6.3

11.8

22.2

43.1

16.7

2.603

0.555

0.000

کیفیت زیرساخت

7.6

19.4

27.8

26.4

18.8

2.981

0.741

0.001

کیفیت محیط

15.3

27.8

36.1

17.4

3.5

2.218

0.691

0.000

کیفیت بستر طبیعی

7.7

35.4

38.2

12.5

6.3

2.537

0.581

0.000

مأخذ: یافته‌های پژوهش، 1397

 

برای بررسی بعد کالبدی- فضایی کیفیت زندگی در روستاهای نمونه از 14 گویه در قالب 3 شاخص کیفیت مسکن، کیفیت زیرساخت و کیفیت محیط استفاده شد. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده میانگین شاخص کیفیت محیط (2.21) کمتر از میانه نظری (یعنی 3) است که می‌تواند به خاطر میزان پاکیزگی و نظافت روستا، کیفیت جمع‌آوری و دفع زباله در روستا، کیفیت دفع آب‌های سطحی باشد، چراکه وضعیت سامانه دفع فاضلاب و جمع‌آوری آب‌های سطحی نسبت به قبل بهبودیافته است و به ترتیب 58 درصد و 61 درصد از ساکنین روستاهای نمونه از وضعیت موجود سامانه دفع فاضلاب و جمع‌آوری آب‌های سطحی رضایت نسبتاً بالایی داشته‌اند؛ ولی میزان رضایت پاسخگویان از شاخص‌های کیفیت مسکن با میانگین 2.6 و کیفیت زیرساخت با میانگین 2.98 در سطح نسبتاً مناسبی محاسبه‌شده است. مطالعات و بررسی‌های به‌عمل‌آمده در این خصوص نیز نشان می‌دهد که مسکن جدید نسبت به مساکن قبلی روستاییان از جنبه‌های مختلف (کیفیت مصالح، میزان تجهیزات و امکانات، میزان نظارت بر ساخت‌وساز و ...) تغییر کرده ولی این مساکن جدید با ادامه فعالیت‌های قبلی روستاییان چندان سازگاری ندارد. همچنین بیش از 73 درصد از مردم نظارت بر ساخت‌وساز را نیز در مقایسه با گذشته بسیار خوب و مؤثر توصیف کرده‌اند و حدود 54 درصد از سکونت در خانه جدید احساس امنیت می‌کنند. به لحاظ زیرساختی نیز پاسخگویان رضایت نسبتاً بالایی داشته‌اند. در کل نیز در بعد کالبدی- فضایی با میانگین 2.655 رضایت نسبی پاسخگویان از شرایط موجود وجود دارد. برای بررسی بعد بستر محیط طبیعی کیفیت زندگی در روستاهای نمونه از 7 گویه در قالب شاخص کیفیت زمین، استفاده شد. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده میزان رضایت پاسخگویان از کیفیت زمین با میانگین 2.537 در حد متوسط و نزدیک به میانه نظری است. نتایج به‌دست‌آمده از آزمون کای اسکوئر (خی دو) در سطح معناداری بیش از 95 درصد بیانگر نزدیکی فراوانی مشاهده‌شده با فراوانی مورد انتظار در اکثر ابعاد و شاخص‌ها بر سطح کیفیت زندگی روستاییان نمونه است.

3-2- توزیع فضایی ابعاد کیفیت زندگی در سطح روستاهای نمونه

نتایج بررسی دیدگاه پاسخگویان در رابطه با ابعاد کیفیت زندگی در سطح روستاهای نمونه مشخص شد که در بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 2.717 بالاترین و در بعد اقتصادی با میانگین 2.15 کمترین سطح رضایت‌مندی از شرایط موجود وجود دارد. کیفیت زندگی نیز با میانگین 2.576 در سطح متوسط است (جدول 6).

 

جدول 6- توزیع فضایی ارزیابی وضعیت ابعاد کیفیت زندگی از دیدگاه روستاییان (میانگین)

نام روستا

اقتصادی

اجتماعی- فرهنگی

کالبدی- فضایی

بستر طبیعی

کیفیت زندگی

اردکول

1.57

2.83

2.76

2.51

2.55

افین

2.17

2.57

2.75

2.62

2.54

پایهان

2.28

2.51

2.57

2.42

2.47

پردان

2.40

2.73

2.62

2.43

2.60

دارج علیا

2.17

2.93

2.47

2.64

2.63

مهمان شهر

2.30

2.93

2.63

2.58

2.69

کل جامعه نمونه

میانگین

2.15

2.717

2.655

2.537

2.576

انحراف معیار

0.616

0.438

0.471

0.581

0.365

مقدار کای اسکوئر

71.33

79.88

90.17

122.75

63.11

سطح معناداری

0.000

0.000

0.000

0.000

0.047

مأخذ: یافته‌های پژوهش، 1397

 

همچنین با توجه به نتایج پژوهش مشخص شد روستای مهمان شهر و دارج علیا با میانگین 2.93 بالاترین سطح رضایت‌مندی از شاخص‌های اجتماعی – فرهنگی را دارد و روستای اردکول با میانگین 1.57 پایین‌ترین سطح رضایت‌مندی را در بعد اقتصادی داشته است. روستای مهمان شهر با میانگین 2.69 بالاترین و روستای پایهان با میانگین 2.47 کمترین سطح کیفیت زندگی را دارد این می‌تواند درنتیجه مناسب‌تر بودن راهبرد تجمیع نسبت به راهبرد جابه‌جایی در سطح روستاهای نمونه باشد در واقع راهبرد جابجایی در روستاهای نمونه نیز با مشکلات اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی همراه بوده است به طوری که در روستاهای پایهان و پردان سطح کیفیت زندگی به نسبت پایین‌تر از سایر روستاهای نمونه است.

 

 

3-3- ارزیابی شاخص‌های تحقیق در کیفیت زندگی جامعه روستایی نمونه

برای بررسی نرمال بودن متغیرها از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف استفاده‌شده است؛ که با توجه به نتایج این آزمون عمده داده‌ها نرمال بوده است؛ بنابراین می‌توان برای به دست آوردن وضعیت متغیرهای تحقیق در هر یک از شاخص‌های موردنظر، میانگین نظرات روستاییان مورد مقایسه قرارداد و برای این منظور از آزمون T تک نمونه‌ای استفاده شد. با توجه به طیف 5 گزینه‌ای لیکرت در سؤالات تحقیق، عدد 3 به‌عنوان میانه نظری ارزیابی شاخص‌های کیفیت زندگی از دیدگاه روستاییان انتخاب شد. بر اساس نتایج آزمون T، مقدار آماره T در تمام شاخص‌ها به جز کیفیت انسجام اجتماعی پایین‌تر از مقدار متوسط (یعنی 3) است؛ بنابراین برای ارزیابی شاخص‌ها عدد 3 به‌عنوان میانه نظری در نظر گرفته شد و آزمون T تک نمونه‌ای دوباره انجام شد، که نتایج در جدول 7 آمده است.

 

جدول 7- ارزیابی میزان اهمیت شاخص‌های مؤثر در سطح کیفیت زندگی از نظر روستاییان

شاخص‌ها

استاندارد آزمون = 3

مقدارآماره t

درجه آزادی

سطح معناداری

اختلاف میانگین

فاصله اطمینان 95% اختلاف

پایین

بالا

کیفیت اشتغال

10.22-

143

0.000

0.70-

0.84-

0.57-

کیفیت درآمد و ثروت

20.14-

143

0.000

0.96-

1.06-

0.87-

کیفیت آموزش

11.05-

143

0.000

0.61-

0.72-

0.50-

کیفیت سلامت و امنیت

4.53-

143

0.000

0.21-

0.30-

0.12-

کیفیت مشارکت

6.12-

143

0.000

0.35-

0.47-

0.24-

کیفیت اوقات فراغت

17.98-

143

0.000

0.82-

0.91-

0.73-

کیفیت انسجام اجتماعی

8.14

143

0.000

0.51

0.38

0.63

کیفیت مسکن

8.59-

143

0.000

0.40-

0.49-

0.31-

کیفیت زیرساخت

0.32-

143

0.753

0.02-

0.14-

0.10

کیفیت محیط

13.59-

143

0.000

0.78-

0.90-

0.67-

کیفیت بستر طبیعی

9.56-

143

0.000

0.46-

0.56-

0.37-

مأخذ: یافته‌های تحقیق، 1397

 

یکی از شاخص‌های مهم در افزایش کیفیت زندگی جامعه روستایی نمونه، انسجام اجتماعی است بطوری­که در شاخص انسجام اجتماعی، مقدار آماره T 14/8 و مقدار سطح معنی‌داری برابر با 000/0 که از 05/0 کمتر است و با توجه به میانگین مربوطه که بیشتر از 3 است، با اطمینان 95 درصد می‌توان گفت که روستاییان شاخص انسجام اجتماعی را در افزایش کیفیت زندگی مهم دانسته‌اند. لازم به ذکر است که مقدار آماره T در شاخص‌های کیفیت زیرساخت، سلامت و امنیت، مشارکت و مسکن نیز از نظر روستاییان مهم‌تر از سایر شاخص‌ها تشخیص داده‌شده است. لازم به ذکر است که در شاخص کیفیت بستر طبیعی سطح معناداری بیشتر از 05/0 است.

3-4- بررسی تفاوت سکونتگاه‌های روستایی موردمطالعه از نظر شاخص‌های کیفیت زندگی

برای مقایسه میانگین‌ها باهم از آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه (ANOVA) استفاده‌شده است. البته قبل از انجام این آزمون، نرمال بودن متغیرها با آزمون کلموگروف- اسمیرنوف بررسی شد که نرمال بودن داده‌های کیفیت زندگی تائید شد. با توجه به نتایج آزمون آنالیز واریانس، نسبت F که در جدول 8، برای هر شاخص مشخص‌شده است، نشان می‌دهد که سطح معناداری در 7 شاخص کیفیت اشتغال، کیفیت درآمد، کیفیت آموزش، کیفیت مشارکت، کیفیت انسجام اجتماعی، کیفیت زیرساخت و کیفیت محیط پایین‌تر از 0.05 است، نتایج آزمون معنی‌دار اسـت (= Sig<0/05)؛ یعنی فرض H1  رد و فرض H0 پذیرفته می‌شود، بنابراین در سـطح اطمینـان 95 درصد، این شاخص‌ها، تفـاوت معنی‌داری بین سه سیاست اسکان مجدد به لحاظ سطح کیفیت زندگی وجود دارد و سطح رضایت‌مندی پاسخگویان از کیفیت زندگی در هر سه الگوی اسکان مجدد تا حدودی یکسان نیست، ولی در سایر شاخص‌ها بین رضایتمندی پاسخگویان از کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود ندارد.

 

جدول 8- نتایج آزمون آنالیز واریانس در بین سیاست‌های سه‌گانه اسکان مجدد

شاخص

منبع متغیر

مجموع مربع

درجه آزادی

میانگین مربع

F

سطح معناداری

کیفیت اشتغال

بین گروهی

8.644

2

4.322

6.859

0.001

درون گروهی

88.852

141

0.630

کل

97.496

143

 

کیفیت درآمد

بین گروهی

5.010

2

2.505

8.378

0.000

درون گروهی

42.162

141

0.299

کل

47.172

143

 

کیفیت آموزش

بین گروهی

5.095

2

2.548

6.152

0.003

درون گروهی

58.386

141

0.414

کل

63.481

143

 

کیفیت سلامت و امنیت

بین گروهی

1.399

2

0.700

2.368

0.097

درون گروهی

41.655

141

0.295

کل

43.054

143

 

کیفیت مشارکت

بین گروهی

6.235

2

3.118

6.997

0.001

درون گروهی

62.827

141

0.446

کل

69.063

143

 

کیفیت اوقات فراغت

بین گروهی

0.199

2

0.099

0.330

0.719

درون گروهی

42.434

141

0.301

کل

42.633

143

 

کیفیت انسجام اجتماعی

بین گروهی

6.697

2

3.348

6.406

0.002

درون گروهی

73.693

141

0.523

کل

80.390

143

 

کیفیت مسکن

بین گروهی

1.249

2

0.625

2.060

0.131

درون گروهی

42.750

141

0.303

کل

44.000

143

 

کیفیت زیرساخت

بین گروهی

3.643

2

1.821

3.434

0.035

درون گروهی

74.783

141

0.530

کل

78.426

143

 

کیفیت محیط

بین گروهی

7.575

2

3.788

8.796

0.000

درون گروهی

60.718

141

0.431

کل

68.293

143

 

کیفیت زمین

بین گروهی

0.909

2

0.454

1.351

0.262

درون گروهی

47.394

141

0.336

کل

48.302

143

 

 

با توجه به معنادار بودن اختلاف میانگین نظرات روستاییان در شاخص‌های کیفیت زندگی، جهت بررسی اینکه کدام جفت از میانگین‌های مربوط به شاخص‌ها با یکدیگر تفاوت معناداری دارند، از آزمون توکی استفاده گردید و به‌منظور جلوگیری از اطاله بحث فقط به مواردی پرداختیم که اختلاف میانگین در آن‌ها معنادار شده است؛ لذا شاخص‌هایی که اختلاف معناداری در سه الگو نداشت در جدول 9 حذف‌شده است.

 

جدول 9- مقایسه میانگین احساس رضایت از کیفیت زندگی در الگوهای اسکان مجدد (نتایج آنالیز واریانس یک‌طرفه)

شاخص

(I) الگو

میانگین (I)

(J) الگو

تفاوت میانگین روستاها (I-J)

سطح معناداری

95% Confidence Interval

سیاست

میانگین (J)

Lower Bound

Upper Bound

کیفیت اشتغال

جابه‌جایی

2.58

تجمیع

2.30

0.278

0.175

0.089-

0.645

بازسازی

1.93

*0.649

0.001

0.234

1.064

کیفیت درآمد

جابه‌جایی

2.14

تجمیع

2.15

0.004-

0.999

0.257-

0.249

بازسازی

1.72

*0.425

0.002

0.139

0.711

تجمیع

2.15

جابه‌جایی

2.14

0.004

0.999

0.249-

0.257

بازسازی

1.74

*0.429

0.001

0.159

0.699

کیفیت آموزش

جابه‌جایی

2.51

تجمیع

2.17

*0.345

0.019

0.047

0.643

بازسازی

2.59

0.071-

0.871

0.408-

0.266

تجمیع

2.17

جابه‌جایی

2.51

*0.345-

0.019

0.643-

0.047-

بازسازی

2.59

*0.416-

0.006

0.734-

0.099-

کیفیت مشارکت

بازسازی

 

2.99

جابه‌جایی

2.47

*0.520

0.002

0.171

0.870

تجمیع

2.57

*0.428

0.007

0.098

0.757

انسجام اجتماعی

جابه‌جایی

3.22

تجمیع

3.57

*0.350-

0.038

0.684-

0.015-

بازسازی

3.77

*0.556-

0.002

0.934-

0.177-

کیفیت زیرساخت

بازسازی

3.24

جابه‌جایی

2.84

*0.404

0.035

0.023

0.785

تجمیع

2.93

0.315

0.098

0.044-

0.675

کیفیت محیط

بازسازی

1.83

جابه‌جایی

2.38

*0.548-

0.001

0.891-

0.205-

تجمیع

2.33

*0.505-

0.001

0.828-

0.181-

 (*اختلاف میانگین‌ها در سطح احتمال 05/0 معنی‌دار است).

 

همان‌گونه که نتایج آزمون توکی نشان می‌دهد، در شاخص کیفیت اشتغال، بین میانگین الگوی جابه‌جایی با الگوی بازسازی اختلاف معناداری وجود دارد ولی الگوی تجمیع با دو الگوی بازسازی و جابه‌جایی تفاوت معنادار ندارد. در شاخص کیفیت درآمد، بین میانگین الگوی جابه‌جایی با الگوی بازسازی و الگوی تجمیع و بازسازی اختلاف معناداری وجود دارد ولی الگوی تجمیع با الگوی جابه‌جایی تفاوت معنادار ندارد. در شاخص کیفیت آموزش، تنها بین میانگین الگوی جابه‌جایی با الگوی بازسازی تفاوت معنادار ندارد. در شاخص کیفیت مشارکت و کیفیت محیط، بین میانگین الگوی بازسازی با الگوی تجمیع و جابجایی، در شاخص کیفیت انسجام اجتماعی، بین میانگین الگوی جابجایی با الگوی بازسازی و تجمیع و در شاخص کیفیت زیرساخت، بین میانگین الگوی بازسازی با الگوی جابجایی اختلاف معناداری وجود دارد.

4- نتیجه‌گیری

کشور ایران به دلیل تنوع قابل توجه شرایط طبیعی و جغرافیایی خود دارای سکونتگاه‌های روستایی بسیار متنوع می‌باشد. این مسئله لزوم جابه‌جایی و اسکان مجدد را برای روستاها در برابر بلایای طبیعی اعم از سیل، زمین‌لرزه، رانش و لغزش اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. در این مطالعه، اثرات راهبرد اسکان مجدد بر کیفیت زندگی ساکنان روستاهای جابه‌جاشده موردبررسی قرار گرفت. مقایسه سه الگوی بازسازی، جابه‌جایی و تجمیع روستاها در منطقه موردمطالعه نشان داد که هر یک از الگوهای موردمطالعه مزایا و معایبی دارند و هیچ‌کدام از الگوها نتوانسته‌اند در تمامی قلمروها در کیفیت زندگی جوامع موردمطالعه بهبود چشمگیری ایجاد کنند. نتایج بررسی دیدگاه پاسخگویان در رابطه با ابعاد کیفیت زندگی در سطح روستاهای نمونه مشخص شد که در بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 2.717 بالاترین و در بعد اقتصادی با میانگین 2.15 کمترین سطح رضایت‌مندی از شرایط موجود وجود دارد. کیفیت زندگی نیز با میانگین 2.576 در سطح متوسط است. این نتایج با یافته‌های فال سلیمان و همکاران (1391)، رضوانی و همکاران (1391)، پهلوان‌زاده و همکاران (1391) و حاجی نژاد و همکاران (1394) همسو می‌باشد.

نتایج آزمون T تک نمونه‌ای نیز نتایج فوق را تأیید کرد و نتایج نشان داد که یکی از شاخص‌های مهم در افزایش کیفیت زندگی جامعه روستایی نمونه، انسجام اجتماعی است بطوری­که در شاخص انسجام اجتماعی، مقدار آماره T 14/16 و مقدار سطح معنی‌داری برابر با 000/0 که از 05/0 کمتر است. همچنین مقدار آماره T در شاخص‌های کیفیت زیرساخت، سلامت و امنیت، مشارکت و مسکن نیز از نظر روستاییان مهم تشخیص داده‌شده است. لازم به ذکر است که در شاخص کیفیت بستر طبیعی سطح معناداری بیشتر از 05/0 است. نتایج به دست آمده با یافته‌های حاجی نژاد و همکاران (1394. ب) مطابقت دارد.

همچنین با توجه به نتایج پژوهش مشخص شد روستای مهمان شهر و دارج علیا با میانگین 2.93 بالاترین سطح رضایت‌مندی از شاخص‌های اجتماعی – فرهنگی را دارد و روستای اردکول با میانگین 1.57 پایین‌ترین سطح رضایت‌مندی را در بعد اقتصادی داشته است. روستای مهمان شهر با میانگین 2.69 بالاترین و روستای پایهان با میانگین 2.47 کمترین سطح کیفیت زندگی را دارد این می‌تواند درنتیجه مناسب‌تر بودن سیاست تجمیع نسبت به سیاست جابه‌جایی در سطح روستاهای نمونه باشد. با توجه به نتایج آزمون آنالیز واریانس، که بین سطح کیفیت زندگی با الگوی اسکان مجدد در روستاهای نمونه تفاوت معناداری وجود ندارد ولی سطح معناداری در 7 شاخص کیفیت اشتغال، کیفیت درآمد، کیفیت آموزش، کیفیت مشارکت، کیفیت انسجام اجتماعی، کیفیت زیرساخت و کیفیت محیط پایین‌تر از 0.05 است، بنابراین در سـطح اطمینـان 95 درصد، این شاخص‌ها، تفـاوت معنی‌داری بین سه سیاست اسکان مجدد به لحاظ سطح کیفیت زندگی وجود دارد و سطح رضایت‌مندی پاسخگویان از کیفیت زندگی در هر سه الگوی اسکان مجدد تا حدودی یکسان نیست، ولی در سایر شاخص‌ها بین رضایتمندی پاسخگویان از کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود ندارد. این نتایج با مطالعات محمدی استادکلایه و همکاران (1396) و حیدری ساربان و همکاران (1395) همسو می‌باشد.

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت سیاست‌های اسکان مجدد نباید تنها به معنای جبران مالی یا ارائه وسایل زندگی تلقی شود. بلکه باید همه زمینه‌ها و جنبه‌های زندگی (مالی، شغلی، آموزشی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی و کالبدی و ...) را در برگیرد تا در طول فرآیند اجرای طرح موجب کاهش مشقت و سختی افراد شود. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که به دلیل عدم توجه جدی به امور اشتغال‌زایی و محدودیت منابع آب‌وخاک از یک‌سو و نابرابری در بهره‌مندی از فرصت‌های شغلی محدودی که در بخش خدمات دولتی ایجادشده از سوی دیگر، اجتماعات جابه‌جاشده به بهره‌برداری مجدد از منابع موجود در مکان‌های قبلی روی آورده و همچنان به مهاجرت‌های فصلی به سایر مکان‌ها ازجمله شهرهای بزرگ ادامه می‌دهند. افزایش فاصله بین مزارع و محل سکونت سبب شده است که زارعان وقت بیشتری جهت رفت‌وآمد بین مزارع و محل سکونت خود صرف کنند که این صرف وقت بیشتر در رسیدن به مزرعه به‌نوعی در افزایش هزینه‌های تولید نیز مؤثر است. لذا لازم است منابع معیشتی مناسب به‌عنوان جایگزین در نظر گرفته شود و به نزدیکی محل جدید و محصولات، ارتباط با مراکز اقتصادی و بازار کار و خدمات توجه لازم مبذول گردد و فضای زیستی با الگوهای زیستی متناسب و سازگار باشد. قلمرو اشتغال با توجه به این‌که امتیاز پایین‌تری را در بین قلمروهای موردبررسی کیفیت زندگی به خود اختصاص داده است، نیاز به بررسی و توجه بیشتری دارد. آموزش مشاغل مهارتی و فنی به روستاییان به‌ویژه جوانان، ایجاد تنوع شغلی و ایجاد بیمه‌های کم‌هزینه شغلی مخصوص روستاییان برای افزایش ضریب امنیت شغلی ازجمله پیشنهادهایی است که می‌توان جهت بهبود این قلمرو در منطقه موردمطالعه ارائه داد.

در پایان این نکته قابل ذکر است که فارغ از انتخاب هر الگویی برای اسکان مجدد، توجه به وجود شرایط زیستی در محل جدید برای برخورداری از شرایط کار و زندگی مردم در یک سکونتگاه زیست پذیر از بیش‌ترین اهمیت برخوردار است و باید تلاش برنامه ریزان بر فراهم ساختن کیفیت مناسب زندگی در سکونتگاه جدید – با هر الگویی از اسکان مجدد- باشد.



[1] Krausmann et al

[2] Aldrich

[3] Paton et al, 2010: 185

[4] Vulnerability

[5] Ogaboh & et al

[6] Rashed & Weeks

[7] EM-DAT

[8] Bathrellos et al

[9] Guha Sapir

[10] Wachinger et al

[11] In-site Reconstruction

[12] Relocation

[13] Continuous development

[14] Aggregation

[15] Ptackova

[16] Oruonye

[17] Baycanlevent and Nijkamp

[18] Lansing and Marans

[19] Ge & Hokao

[20] Poll

[21] Epley & Menon

[22] Lee

[23] Santos and Martins

[24] Papanikolaou et al

[25] Iuchi

[26] Fleming

افراخته، حسن؛ 1376. الزامات اقتصادی، اجتماعی در بازسازی سکونتگاه‌های آسیب‌دیده. تحقیقات جغرافیایی. شماره 47، صص 120 – 134.
 ایزدی خرامه، حسن؛ 1376. بررسی پیامدهای تجمیع روستاهای تخریب شده بر اثر بلایای طبیعی در استان فارس نمونه مورد: شهرک ایثار. مجموعه مقالات ساماندهی روستاهای پراکنده، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی. همدان، صص 112-162.
پهلوانزاده، حمیده؛ رضوانی، محمدرضا؛ محمدی استادکلایه، امین؛ 1391. ارزیابی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده پس از سوانح طبیعی (مورد: مجموعه ادغامی پیشکمر). مجله مسکن و محیط روستا، شماره 137، صص 115-97.
پورطاهری، مهدی؛ رکن‌الدین افتخاری، عبدالرضا؛ بدری، سید علی؛ 1390. راهبردها و سیاست‌های توسعه کالبدی سکونتگاه‌های روستایی (با تأکید بر تجربیات جهانی و ایران). انتشارات بنیاد مسکن انقلاب اسلامی. تهران.
تقوایی، علی‌اکبر؛ بهرام پور، مهدی؛ شاهین راد، مهنوش؛ 1388. بازسازی مسکن روستایی پس از سانحه؛ آسیب‌شناسی- رهنموده. معماری و شهرسازی آرمان‌شهر. سال دوم. شماره 2، صص 112-105.
حاجی نژاد، علی؛ بذرافشان، جواد؛ وثوقی، حمزه؛ خانلو، جلال‌الدین؛ بدری، علی؛ 1394. ب. ارزیابی راهبردهای اسکان مجدد پس از مخاطره زلزله در نواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان آبگرم، شهرستان اردبیل)، مجله مخاطرات محیط طبیعی. سال پنجم. شماره 9، ص 20-1.
حاجی نژاد، علی؛ عنابستانی، علی‌اکبر؛ نوروزی، ملیحه؛ خاتمی، سیده سمیه؛ 1394. الف. سنجش رضایت‌مندی از کیفیت زندگی در مجتمع‌های زیستی احداث شده پس از رویداد زلزله مطالعه موردی: شهرستان زیرکوه (قاین). جغرافیا و مخاطرات محیطی. سال چهارم. شماره 3، صص 74-61.
حیدری ساربان، وکیل؛ 1393. تحلیل اثرات وقوع زلزله در مناطق روستایی شهرستان ورزقان (مطالعه موردی: دهستان ازومدل شمالی). جغرافیا و مخاطرات محیطی. سال سوم، شماره 3، صص 40-61.
حیدری ساربان، وکیل؛ مجنونی توتاخانه، علی؛ نقابی، محبوبه؛ 1395. بررسی و ارزیابی تأثیر الگوهای اسکان مجدد بر تغییرات سرمایۀ اجتماعی در روستاهای زلزله‌زده مطالعه موردی: روستاهای زلزله‌زده شهرستان ورزقان. جغرافیا و توسعه. سال چهاردهم. شماره 43، صص 70-51.
رجبی، نجیب‌الله؛ 1384. تاریخ و جغرافیای شهرستان قاینات؛ توانمندی‌ها و راهبردهای توسعه. انتشارات شهر آشوب. تهران.
رحمتی، محمدمهدی؛ 1385. دگرگونی‌های اجتماعی-اقتصادی ادغام روستاها در منطقه زلزله‌زده رودبار و منجیل. مجله مطالعات اجتماعی ایران. شماره 2، صص 110-83.
رضوانی، محمدرضا؛ کوکبی، لیلا؛ منصوریان، حسین؛ 1392. تأثیر اسکان مجدد بر کیفیت زندگی روستاهای آسیب‌دیده از سوانح طبیعی (مطالعه موردی: شهرک زنجیران و شهرک ایثار - استان: فارس). مسکن و محیط روستا. سال 32. شماره (پیاپی) 144، صص 106-87.
رضوانی، محمدرضا؛ منصوریان، حسین؛ 1387. سنجش کیفیت زندگی: بررسی مفاهیم، شاخص‌ها، مدل‌ها و ارائه مدل پیشنهادی برای نواحی روستایی. روستا و توسعه. سال یازدهم، شماره 3، صص 1-26.
رکن‌الدین افتخاری، عبدالرضا؛ بدری، سید علی؛ 1382. ارزیابی پیامدهای اقتصادی ادغام روستاها پس از حادثه زلزله از دیدگاه توسعه پایدار: مورد روستاهای بالکلور و جمال‌آباد از شهرستان طارم علیا. برنامه‌ریزی و آمایش فضا، 7 (2)، 60-23.
سعیدی، عباس؛ حسینی حاصل، صدیقه؛ 1388. شالوده مکانیابی و استقرار روستاهای جدید. انتشارات شهیدی. تهران.
عنابستانی، علی‌اکبر؛ سجاسی قیداری، حمدالله؛ جعفری، فهیمه؛ 1395. بررسی تأثیر اجرای طرح هادی روستایی بر کیفیت عینی زندگی روستاییان شهرستان فریمان. نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی. سال 16. شماره پیاپی 43، صص 105-81.
غفاری، غلامرضا؛ کریمی، علیرضا؛ نودری، حمزه؛ 1391. روند مطالعه کیفیت زندگی در ایران. فصلنامه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. سال اول. شماره 3، صص 134-107.
فال سلیمان، محمود؛ حجی پور، محمد؛ جمشیدی، کمال؛ 1391. آسیب‌پذیری عناصر کالبدی سکونتگاه‌های روستایی در مناطق زلزله‌خیز (نمونه: شهرستان‌های قاینات و زیرکوه). مجله آمایش جغرافیایی فضا. سال دوم. شماره 6، صص 98-75.
فتحی، سروش؛ مطلق، معصومه؛ 1389. رویکرد نظری بر توسعه پایدار روستایی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات. فصلنامه علمی پژوهشی جغرافیای انسانی. شماره 2، صص 66-47.
قاعد رحمتی، صفر؛ خادم الحسینی، احمد؛ سیاوشی، طاهره؛ 1392. تحلیل میزان ریسک‌پذیری سکونتگاه‌های شهری استان لرستان از خطر زلزله. فصلنامه جغرافیا و آمایش شهری- منطقه‌ای. سال سوم. شماره 9، صص 1-14.
قالیباف، محمدباقر؛ رمضان زاده لسبویی، مهدی؛ یاری شگفتی، اسلام؛ 1388. سنجش میزان رضایتمندی ساکنان روستایی از کیفیت زندگی و آثار آن بر امنیت مناطق مرزی: مطالعه موردی بخش نوسود استان کرمانشاه. روستا و توسعه. سال دوازدهم، شماره 3، صص 163-184.
 گرکانی، امیرحسین؛ رحیم بخش، فاطمه؛ 1393. بررسی بازسازی روستای نایبند استان خراسان جنوبی. دو فصلنامه علمی و پژوهشی مدیریت بحران. شماره 2، صص 76-65.
محمدی استادکلاته، امین؛ لنگرودی، سید حسن؛ پهلوان‌زاده، حمیده؛ 1393. بررسی و سنجش پایداری اجتماعی الگوهای مختلف اسکان مجدد پس از بلایا. اولین همایش علوم جغرافیایی ایران. دانشگاه تهران.
محمدی استادکلایه، امین؛ خراسانی، محمدامین؛ پهلوان‌زاده، حمیده؛ 1396. تحلیل و سنجش آثار اسکان مجدد بر زیست پذیری جوامع روستایی (مطالعه موردی روستاهای سیل‌زده شرق استان گلستان). مسکن و محیط روستا. سال 36. شماره (پیاپی) 160، صص 70-59.
محمدی استادکلایه، امین؛ مطیعی لنگرودی، سید حسن؛ رضوانی، محمدرضا؛ قدیری معصوم، مجتبی؛ 1391. ارزیابی اثرات الگوهای راهبرد اسکان مجدد پس از بلایای طبیعی بر کیفیت زندگی روستایی مطالعه موردی: روستاهای جابه‌جا شده شرق استان گلستان. مجله جغرافیا و مخاطرات طبیعی. شماره 4، صص 50-37.
مسگری هوشیار، سارا؛ 1387. ارزیابی بازسازی سکونتگاه‌های روستایی استان اردبیل پس از زلزله 1375. پایان‌نامه کارشناسی ارشد بازسازی پس از سانحه. دانشگاه شهید بهشتی.
منتظریون، مریم؛ 1390. بررسی فرایند جابه‌جایی سکونتگاه‌های روستایی در برنامه بازسازی پس از سیل 1384 شرق استان گلستان. پایان‌نامه کارشناسی ارشد بازسازی پس از سانحه. دانشکده معماری و شهرسازی. دانشگاه شهید بهشتی تهران.
نیاستی، معصومه؛ گرکانی، سید امیرحسین؛ 1397. بررسی آسیب‌پذیری سکونتگاه‌ها در نواحی روستایی مطالعه مقایسه‌ای شهر فراغی و روستاهای سیل‌زده شرق استان گلستان. تحلیل فضایی مخاطرات محیطی. سال پنجم. شماره ۱، صص ۶۷-۸۲
 
Aldrich D P., 2012. Social capital in post disaster recovery: towards a resilient and compassionate East Asian community. Economic and welfare impacts of disasters in East Asia and policy responses: 157-178. ‏
Bathrellos G D, Gaki-Papanastassiou K, Skilodimou H D, Papanastassiou D, Chousianitis K G., 2012. Potential suitability for urban planning and industry development using natural hazard maps and geological–geomorphological parameters. Environmental earth sciences 66(2): 537-548. ‏
Baycan Levent T, Nijkamp P., 2006. Quality of urban life a taxonomic perspective. Journal of Studies in Regional Science 36(2): 1-5.
EM-DAT C R E D., 2016. The OFDA/CRED International Disaster Database. Universite Catholique de Louvain, Brussels, Belgium. ‏
Epley D, Menon M., 2008. A method of assembling cross-sectional indicators into a community quality of life. Social Indicators Research 88(2): 281-296.
Fleming DA, Chong A, Bejarano HD., 2014. Trust and reciprocity in the aftermath of natural disasters. The Journal of Development Studies 50(11): 1482-1493. ‏
Ge J, Hokao K., 2006. Research on residential lifestyles in Japanese cities from the viewpoints of residential preference, residential choice and residential satisfaction. Landscape and urban planning 78(3): 165-178. ‏
Guha-Sapir D, Vos F, Below R, Ponserre S., 2012. Annual disaster statistical review 2011: the numbers and trends. Centre for Research on the Epidemiology of Disasters (CRED). ‏
Iuchi K., 2014. Planning resettlement after disasters. Journal of the American Planning Association 80(4): 413-425. ‏
Lansing J. B, Marans R., 1969. Envaluation of neighborhood. Journal of the American Institute of Planners 3(35): 195-199.
Lee YJ., 2008. Subjective quality of life measurement in Taipei. Building and Environment 43(7): 1205-1215.
Ogaboh OA, Akpanudoedehe JJ, Ushie EM., 2010. Socio-economic and cultural impacts of resettlement on Bakassi people of Cross River State, Nigeria. Studies in Sociology of Science 1(2): 50-62. ‏
Oruonye ED., 2011. The socio-economic impact of the Lake Chad resettlement scheme, Nigeria. African Journal of Environmental science and technology 5(3): 238-245. ‏
Papanikolaou V, Adamis D, Kyriopoulos J., 2012. Long term quality of life after a wildfire disaster in a rural part of Greece. Open Journal of Psychiatry 2(02): 164. ‏
Paton D, Sagala S, Okada N, Jang LJ, Bürgelt PT, Gregg CE., 2010. Making sense of natural hazard mitigation: Personal, social and cultural influences. Environmental Hazards 9(2): 183-196. ‏
Peek L, Fothergill A, Pardee JW, Weber L., 2018. Studying displacement: new networks, lessons learned. Sociological Inquiry 84(3): 354-359.‏
Poll H F P M V., 1997. The perceived quality of the urban residential environment (Doctoral dissertation, Ph. D. Thesis). Center for Energy and Environmental Studies (IVEM), University of Groningen (RuG). The Netherlands. ‏
Ptackova J., 2012. Implementation of resettlement programmes amongst pastoralist communities in Eastern Tibet. In Pastoral practices in High Asia (pp. 217-234). Springer, Dordrecht. ‏
Rashed T, Weeks J., 2003. Assessing vulnerability to earthquake hazards through spatial multicriteria analysis of urban areas. International Journal of Geographical Information Science 17(6): 547-576. ‏
Rezvani MR, Mansourian H., 2013. Developing small cities by promoting village to town and its effects on quality of life for the local residents. Social indicators research 110(1): 147-170. ‏
Santos L D, Martins I., 2007. Monitoring urban quality of life: The Porto experience. Social Indicators Research 80(2): 411-425. ‏
Sharifi F, Samadi S Z, Wilson CA., 2017. Causes and consequences of recent floods in the Golestan catchments and Caspian Sea regions of Iran. Natural hazards 61(2): 533-550.‏ ‏
Wachinger G, Renn O, Begg C, Kuhlicke C., 2013. The risk perception paradox—implications for governance and communication of natural hazards. Risk analysis 33(6): 1049-1065.
Zahran S, Peek L, Snodgrass JG, Weiler S, Hempel L., 2015. Economics of disaster risk, social vulnerability, and mental health resilience. Risk Analysis: An International Journal 31(7): 1107-1119.‏
CAPTCHA Image