مجموعهای از فرآیندهای محیطی بزرگمقیاس و طولانیمدت، از جمله رخدادهای لرزهای، فعالیتهای ساختمانی، تغییرات کاربری و برداشت آبهای زیرزمینی، به همراه تغییرات اقلیمی در مناطق ساحلی کمارتفاع میتواند منجر به بروز ناپایداریهای سطح زمین شود. دلتاهای ساحلی چشماندازهایی هستند که به دلیل مجاورت دو محیط خشکی و آبی در برابر فعالیتهای تکتونیکی آثار مهمی برجای میگذارند. از جمله تغییر الگو و مکان شکلگیری دلتاها، شکلگیری تراسهای ساحلی نامتوازن در بخشهایی از ساحل و به وجود آمدن سواحل بریدهشده بهصورت دریابار میتوان اشاره کرد. در این پژوهش به بررسی تغییرات ژئومورفیک جلگۀ ساحلی چالوس ناشی از فعالیتهای ائواستاتیک و ژئواستاتیک و آثار آنها در تغییرات جلگه و خط ساحلی در محدودۀ چالوس با استفاده از سنجش از دور راداری(مدلهای SBAS وPS) و دادههای ژئودینامیک پرداخته شد که نتایج به دست آمده از پردازش راداری، دادههای ژئودینامیک، تغییرات سطح تراز آبهای زیرزمینی، فعالیتهای ژئوستاتیکی، تغییرات ائوستاتیکی دریای خزر و تغییرات کاربری زمین، نشان میدهد جلگۀ چالوس در دو دهۀ گذشته تحت تأثیر فعالیت ژئوستاتیکی دچار برخاستگی شده است. از طرف دیگر خط ساحلی چالوس در نتیجۀ تغییرات کاربری و افزایش بار رسوب رودخانه و کاهش تراز سطح دریای خزر به سمت دریا پیشروی قابل توجهی داشته است که نتیجۀ آن از نظر زیست محیطی و خسارتهای اقتصادی قابل توجه است. بنابراین احیای پوشش گیاهی و جنگلی در حوضۀ آبریز چالوس جهت کاهش فرسایش و تولید رسوب و پیگیری دیپلماسی برای دادن حق آبۀ دریای خزر توسط کشورهای ذینفع بخصوص کشور روسیه میتواند مشکلات به وجود آمده را برطرف کند.
ارسال نظر در مورد این مقاله