2024-03-29T11:54:28Z
https://geoeh.um.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=4272
جغرافیا و مخاطرات محیطی
جغرافیا و مخاطرات محیطی
2322-1682
2322-1682
1394
4
3
شبیه سازی متغیرهای اقلیمی استان سمنان با سناریوهای مدل گردش عمومی جو (hadcm3)
زهرا
حجازی زاده
دکتر سید محمد
حسینی
علی رضا
کربلایی درئی
امروزه مدل سازی و برآورد فراسنج های آبوهوا شناختی به سبب گستردگی تغییرات اقلیمی، افکار اغلب اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. ازاین رو در این پژوهش برای دستیابی به بازتولید دادههای اقلیمی و مقایسه سناریوهای مدل گردش عمومی جو از سه متغیر مهم اقلیمی شامل بارش، دمای کمینه و دمای بیشینه در استان سمنان استفاده شده است. بازۀ زمانی داده های این فراسنج ها بهصورت روزانه است که از بدو تأسیس چهار ایستگاه همدید بیارجمند، شاهرود، گرمسار و سمنان تا سال 2010 را شامل میشود و این دوره زمانی بهعنوان دوره پایه، مورد بررسی قرارگرفته است. همچنین برای مقایسه نتایج بهدستآمده از مدل با دادههای مشاهداتی از سناریوهای B1، A2 وA1B در مدل HadCM3 تحت برنامه ARS-WG در دوره زمانی 2011 تا 2030 بهعنوان دوره آتی شبیه سازی بهره گرفته شد. درنهایت نقشه های پهنه بندی مقادیر مشاهداتی و مقادیر شبیهسازیشده این متغیرها ترسیم شد. نتایج حاکی از این است که بهطورکلی سناریوهای مورد استفاده در مدل HadCM3، قابلیت بالایی در شبیهسازی سریهای زمانی متغیرهای هواشناسی در این استان را دارا می باشد و انطباق و همپوشانی نسبتاً بالایی بین داده های مشاهداتی در دوره پایه با داده های شبیهسازیشده در آینده وجود دارد؛ اما سناریوی A1B در اغلب ایستگاه های مورد بررسی، توانمندی چشمگیرتری در شبیه سازی داده ها بهویژه در سه ماهه زمستان و بهار دارد. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین میزان بارش مشاهداتی و شبیهسازیشده توسط سناریوها مربوط به ماه مارس و بیشترین دمای کمینه و دمای بیشینه از آن ژولای است. همچنین نقشههای پهنه بندی دادههای مشاهداتی و مدل سازی شده متغیرهای مورد بررسی حاکی از این است که کاهش میزان بارش در سمت شرق، مرکز و شمال استان کاملاً مشهود است و دمای کمینه و بیشینه نیز در سمت شرق و شمال این استان، افزایش قابل توجهی خواهد داشت.
ریزمقیاس نمایی
گردش عمومی جو
تغییر اقلیم
مدل LARS-WG
استان سمنان
2015
10
23
1
24
https://geoeh.um.ac.ir/article_28790_f7b72d9a2e6fbe4b62dd7ca7958e39a5.pdf
جغرافیا و مخاطرات محیطی
جغرافیا و مخاطرات محیطی
2322-1682
2322-1682
1394
4
3
ارزیابی تأثیر تزریق یون کلسیم بر مقاومت مکانیکی خاک های ریزدانه
رحیم
کاظمی
محمد هادی
داودی
روش های مختلفی برای تثبیت توده های طبیعی نا پایدار وجود دارد. یکی از این روش ها افزایش پارامتر های مقاومتی خاک از طریق اصلاح کاتیونی و به روش افزودن محلول اشباع آهک تحت نیروی ثقل به خاک است. این تحقیق به ارزیابی تأثیر میزان یون کلسیم مصرف شده بر مقاومت تک محوری خاک رسی تثبیت شده با محلول اشباع آهک پرداخته است. 15 نمونه خاک با شرایط یکسان آماده شد و به مدت زمان مشابه تحت جریان محلول اشباع آهک قرار گرفت. سپس در دسته های سه تایی و در محفظه مخصوصی به لحاظ رطوبت و دما در دوره های زمانی3، 7، 28 و 60 روزه، نگهداری و سپس مورد آزمایش مقاومت فشاری تک محوری قرار گرفتند. سه نمونه فقط تحت جریان نفوذ آب قرار داده شد و از نتایج آن به عنوان نمونه شاهد استفاده گردید. با اندازه گیری میزان یون کلسیم موجود در نمونه، قبل و بعد از اصلاح، میزان یون کلسیم ترکیب شده، به دست آمد. حداقل یون کلسیم لازم برای افزایش قابل توجه مقاومت خاک، برای نمونه های دسته سه روزه و معادل 32 میلی گرم در لیتر با مقاومت نظیر 180 درصد بهدستآمده است. حداکثر یون کلسیم جذب شده مربوط به نمونه های با دوره عمل آوری 28 روزه است که معادل 47 میلی گرم در لیتر و حداکثر مقاومت نظیر آن، معادل افزایش 436 درصد نسبت به نمونه شاهد بهدستآمده است. حداکثر مصرف در دوره تزریق 28 روزه و عدم تغییر فاحش مصرف یون کلسیم بعدازآن، نشان دهنده آستانه میزان مؤثر یون کلسیم مورد نیاز برای دست یابی به حداکثر مقاومت است. همچنین نتیجه گیری شد که مؤثرترین مدت تزریق در فرآیند افزایش مقاومت خاک با محلول اشباع آهک، 28 روز است. همچنین مشاهده شد که نمونه های با زمان عمل آوری طولانی تر و میزان کلسیم دریافت شده بیشتر، رفتاری مشابه به رفتار سنگ از خود نشان دادند و کمترین میزان کرنش متناظر مقاومت فشاری، به میزان 2 درصد تغییر شکل نسبی، را در زمان گسیختگی از خود نشان دادند.
مقاومت فشاری تکمحوری
زمان نگهداشت
یون کلسیم
تثبیت خاک
2015
10
23
25
38
https://geoeh.um.ac.ir/article_28821_0f1e9e131e4d5496cda0399c3ebcf170.pdf
جغرافیا و مخاطرات محیطی
جغرافیا و مخاطرات محیطی
2322-1682
2322-1682
1394
4
3
بررسی و تحلیل مدل تجربی رفتارهای کاهش خطر زلزله خانوارهای شهر تهران
زهرا
عسگری زاده
مجتبی
رفیعیان
هاشم
داداش پور
هدف این تحقیق، سنجش ادراک ریسک زلزله و بررسی مدل تجربی متغیرهای تأثیرگذار بر روی رفتارهای کاهش خطر زلزله خانوارهای شهر تهران است. ازآنجاکه ادراک و رفتارهای کاهش زلزله معلول هر دو فرآیندهای فردی و اجتماعی است، در این تحقیق تلفیقی از رویکردهای روانشناسی فردمحور و فرهنگی به کار گرفته شد. بدینترتیب مدل نظری تحقیق بر اساس متغیرهای تأثیرگذار از هر دو رویکرد بر روی متغیر وابسته رفتارهای کاهش خطر زلزله شکل گرفت. همچنین رفتارهای کاهش خطر زلزله بهصورت هر دو رفتارهای عملی و قصد برای آینده بررسی قرار شد. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی-تحلیلی بوده است. جهت تحلیل مدل مفهومی و دستیابی به مدل تجربی از روش تحلیل مسیر استفاده شد. ابزار سنجش پرسشنامه با حجم نمونه 267 مورد بود. نتایج نشان داد که میزان ادراک ریسک خانوارها، بالاتر از میانه (1>4.71>7 با میانه نظری 4) میباشد. نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر بر روی متغیر وابسته رفتارهای عملی کاهش ریسک نشان داد تنها چهار متغیر دانش نسبت به رفتارهای کاهش خطر، درآمد، سن و مالکیت بر رفتارهای عملی کاهش ریسک زلزله اثر مستقیم دارند (P>.05). علیرغم انتظار سایر متغیرهای تحقیق ارتباط معنیداری با متغیر وابسته تحقیق نداشتند (P>.05). این نشان میدهد که خانوارهای شهر تهران علیرغم احساس خطر زلزله، این خطر را تاکنون جدی نگرفتهاند و اقدام عملی مؤثری در این زمینه انجام ندادهاند. همچنین نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر بر روی متغیر وابسته قصد انجام رفتارهای کاهش ریسک در آینده نشان داد چهار متغیر ادراک ریسک، کنترلپذیری، میزان اعتماد به مدیریت بحران شهری و طول مدت اقامت در شهر تهران با قصد و نیت رفتارهای کاهش ریسک تأثیر مستقیم داشتهاند. در میان این متغیرها، تنها تأثیر ادراک ریسک بهصورت مثبت بود. همچنین در بررسی اثرات غیرمستقیم از طریق متغیر میانه ادراک ریسک، سه متغیر سن، خودکارآمدی، نیاز به محافظت بهصورت مثبت و تعصبات خوشبینانه و درآمد از طریق تأثیر بر روی متغیر میانه ادراک ریسک بهصورت غیرمستقیم بر روی قصد و نیت رفتارهای کاهش ریسک تأثیرگذارند.
ادراک ریسک
رفتارهای تعدیلکننده ریسک
زلزله شهر تهران
روش تحلیل مسیر
2015
10
23
39
60
https://geoeh.um.ac.ir/article_28846_b1aa419acada84ad280c26e161f7fc26.pdf
جغرافیا و مخاطرات محیطی
جغرافیا و مخاطرات محیطی
2322-1682
2322-1682
1394
4
3
سنجش رضایتمندی از کیفیت زندگی در مجتمعهای زیستی احداث شده پس از رویداد زلزله مطالعه موردی: شهرستان زیرکوه (قاین)
علی
حاجی نژاد
علی اکبر
عنابستانی
ملیحه
نوروزی
سیده سمیه
خاتمی
یکی از مهم ترین مسائل برنامه ریزان روستایی کشور، وقوع سوانح طبیعی در مناطق روستایی با توجه به آسیب پذیری بسیار بالای این مناطق است. گاهی حوادث طبیعی خود بهتنهایی یک بحران محسوب نمی شود، بلکه بحران زمانی رخ می دهد که جامعه ای در محلی ساکن شوند که برنامه ریزان بدون توجه به علایق و خواسته های آنان، در نظر گرفته اند؛ بنابراین ارزیابی شاخص کیفیت زندگی در نواحی روستایی آسیب دیده ای که طرح تجمیع برای آنها اجرا شده است، دارای اهمیت است. هدف پژوهش حاضر آن است که ارزیابی نقش مجتمعهای زیستی روستایی بنا شده پس از رویداد زلزله در بهبود کیفیت زندگی مردم در مقایسه با قبل از زلزله را با استفاده از شاخص های ذهنی کیفیت زندگی مورد تحلیل قرار دهد. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی– تحلیلی است. دادههای مورد نیاز از مطالعات کتابخانهای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری نواحی روستایی ادغام شده بعد از رویداد زلزله اردیبهشت 1376 است که در چهار مجتمع بارنجگان، حاجی آباد، گمنج و مهمانشهر اسکان داده شدند که از این میان 227 خانوار به روش کوکران انتخاب شده است. بهمنظور سنجش تحقیق با آزمون T و ویلکاکسون، با بهرهگیری از نرم افزار SPSS بوده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد تجمیع روستاها توانسته بهبود چشمگیری در کیفیت زندگی ساکنان روستایی ایجاد کند. در چهار مجتمع مورد مطالعه بهجز در شاخص درآمد و ثروت در 9 شاخص دیگر روند مثبتی مشاهده می شود که این به دلیل عدم توجه به امر اشتغال زایی و نابرابری در بهره مندی از فرصت های شغلی از یک جهت و محدودیت منابع آبوخاک از سوی دیگر است.
زلزله
بازسازی
مجتمع زیستی
رضایت مندی
شهرستان زیرکوه
2015
10
23
61
74
https://geoeh.um.ac.ir/article_28856_f309703768dc5a5213fa29956160b085.pdf
جغرافیا و مخاطرات محیطی
جغرافیا و مخاطرات محیطی
2322-1682
2322-1682
1394
4
3
واکاوی همدیدی سامانه کم فشار سودانی در رخداد ترسالی ها و خشکسالی های نیمه جنوبی ایران
فاطمه
پرک
احمد
روشنی
بهلول
علیجانی
مطالعه انجام شده در این پژوهش نشان می دهد سامانه های سودانی در ترسالی و خشکسالی نیمه جنوبی ایران نقش مهمی را ایفا می کند. بررسی نابهنجاری گرته های همدیدی در ماههای خشک و تر نشان گر دو گرته متفاوت حاکم در منطقه است. در گرته ترسالی، شرق مدیترانه، غرب دریای سرخ، نیمه غربی شبهجزیره عربستان، جنوب و جنوب غرب ایران، شمال دریای خزر همراه با نابهنجاری های منفی فشار و ارتفاع در سطح زمین و در تمام لایه-های وردسپهر است، که نشان گر عمیق بودن ناوه شرق مدیترانه و دینامیکی بودن سامانه های کم فشار سودانی است. همچنین بر روی شمال شرق و شرق عربستان نابهنجاری های مثبت فشار و ارتفاع در سطح زمین و لایه های زیرین و میانی وردسپهر حاکم است که هوای گرم و مرطوب نواحی غرب اقیانوس هند را به درون سامانه سودانی تغذیه می کند. حرکت شرق سوی سامانه سودانی سبب انتقال حجم وسیعی از شار رطوبت و شار گرمای نهان به نواحی جنوب و جنوب غرب ایران میشود که منجر به ریزش بارش های هم رفتی بسیار بالایی به میزان چهار برابر میانگین سالانه در جنوب و جنوب غرب ایران شده است. در سالهای خشک نابهنجاری های دما و ارتفاع متفاوت با دوره ترسالی است؛ بدین معنی که نواحی شرق دریای مدیترانه، سراسر غرب دریای سرخ، نیمه غربی شبهجزیره عربستان، نواحی جنوبی ایران و بر روی سواحل جنوبی دریای خزر نابهنجاری های مثبت در سطح زمین و در کلیه ترازهای وردسپهر دیده می شود. علاوه بر این، نواحی شمال شرقی و شرق شبهجزیره عربستان از نابهنجاری های منفی و یا نابهنجاری های مثبت بسیار کم برخوردار است و نشان می دهد که سامانه سودانی چندان فعال نبوده و رطوبت به نحو شایسته ای از نواحی غرب اقیانوس هند به درون سامانه سودانی انتقال نمی یابد.
واکاوی همدیدی
کم فشار سودانی
خشکسالی و ترسالی
نیمه جنوبی ایران
2015
10
23
75
90
https://geoeh.um.ac.ir/article_28896_e211f5dcdc841eca13c17a113ae69f70.pdf
جغرافیا و مخاطرات محیطی
جغرافیا و مخاطرات محیطی
2322-1682
2322-1682
1394
4
3
توسعه یک شاخص ترکیبی چندمتغیره بر پایه تحلیل مؤلفه مبنا برای ارزیابی خشکسالیهای آب – هواشناختی در جنوبشرق ایران (مطالعه موردی: حوضه سد پیشین)
حمید
نظری پور
خشکسالی یک ناهنجاری اقلیمی است که با کمبود (نبود) بارش و مُهیایی منابع آب در پهنه جغرافیایی بزرگ پیوند داشته و در طول دوره قابلتوجهی از زمان گسترش مییابد که میتواند بخشهای مختلف از زندگی و محیطزیست را متأثر سازد. نمایههای زیادی برای پایش شرایط خشکسالی توسعه یافتهاند. گسترش فضایی، زمانی و شدت (سختی) خشکسالی با استفاده از این شاخصها مشخص میگردد. در این بررسی، یک شاخص ترکیبی برای ارزیابی خشکسالیهای تلفیقی (آب- هواشناختی) در جنوبشرق ایران توسعه داده شده است. شاخص ترکیبی بهطور جامع همه اشکال فیزیکی خشکسالی (هواشناختی، آبشناختی و کشاورزی) را از طریق انتخاب متغیرهای مرتبط به هر نوع خشکسالی شامل میشود. در این بررسی، ارزشهای روزانه شاخص خشکسالی مؤثر و شاخص خشکسالی جریان رودخانهای تحت یک تحلیل مؤلفه مبنا قرارگرفته و بر اساس مؤلفه نخست آن، ارزش شاخص ترکیبی واحد به دست آمده است. دوره مورد بررسی از سال آبی 61-1360 تا 90- 1389 شمسی و سرآغاز سال آبی نیز از ماه مهر تعیین گردیده است. بر اساس نتایج شاخص ترکیبی، یک دوره بزرگ خشکسالی از سال آبی 79-1378 الی 85-1384 در جنوبشرق ایران حاکم بوده است که شدت آن در سال آبی 83-1382 فوقالعاده زیاد بوده است. توزیع فضایی بارش ایران در این هنگام نیز آشکار میسازد که در فصلهای پاییز و زمستان مقدار دریافتی بارش در منطقه جنوبشرق ایران بسیار ناچیز بوده است. روششناسی شاخص ترکیبی خشکسالی، یک رویکرد عینی و واضح برای توصیف شدت خشکسالیهای تلفیقی فراهم میکند. شاخص مزبور بهخوبی قادر به نمایش رفتار خشکسالیهای آب- هواشناختی محدوده مورد مطالعه بوده و بهعنوان شاخص ترکیبی جدید برای پایش و ارزیابی خشکسالی منطقهای توصیه میگردد.
خشکسالی آب- هواشناختی
شاخص ترکیبی خشکسالی
تحلیل مؤلفه مبنا
حوضه سد پیشین
جنوبشرق ایران
2015
10
23
91
112
https://geoeh.um.ac.ir/article_28941_c621921b1b8d71a1137a70a3f1383131.pdf
جغرافیا و مخاطرات محیطی
جغرافیا و مخاطرات محیطی
2322-1682
2322-1682
1394
4
3
ارتقاء مدل اسلمسا با ترفندی تکنیکی در سهم گذاری عوامل فرسایشی
محمد حسین
رامشت
مژگان
انتظاری
سوسن
دلسوز
اسلمسا یکی از مدلهای تخمین فرسایشی است که توسط استوکینگ در سال 1978 ارائه شد. این مدل به خاطر بکارگیری روشهای رابطه سنجی غیر خطی از توانمندیهای دقیقی در برآورد میزان فرسایش از یکسو و بکارگیری اعداد کسر پذیر واقعی در محاسبه برخوردار و از دیدگاه آموزشی دارای مزیتهای فراوانی است. سؤال اساسی درباره این مدل آن است که آیا میتوان با اعمال ترفندی تکنیکی قابلیت جدیدی به این مدل افزود تا سهم هریک از عوامل مؤثر در مدل را در هر نقطه به ما نشان دهد. این مسئله سبب شد تا در قالب یک طرح پژوهشی و با انتخاب حوضه آبریز گلپایگان و اجرای مدل مذکور، نسبت به محاسبه میزان عوامل فرسایش مدل اسلمسا در 214 سلول چهار کیلومتری اقدام و سپس با استفاده از روش بی بعد سازی برداری مقادیر اصلی در مدل، یعنی عناصر X,K,C بی مقیاس و آنگاه با واکاوی لگاریتمی سهم هریک از عوامل در هر سلول محاسبه گردد. این روش بهخوبی نشان داد که میتوان سهم هریک از عوامل را تعیین و عاملی که دارای تأثیرگذاری بیشتری است در هر واحد کاری (پیکسل) مشخص نمود و نقشه فرسایش منطقه بر مبنای عامل برتر را ترسیم کرد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که 1-با اعمال تکنیک بی بعد سازی آماری در مدل اسلمسا سهم عوامل سه گانه فرسایش را میتوان مشخص کرد؛ 2- با اعمال این روش میتوان به نقشه اولویت مناطق برای اجرای طرحهای کنترل فرسایش دست یافت، بهطوریکه این اولویت بر اساس سهم عامل برتر در برآورد و تخمین فرسایش استوار شده باشد؛ 3-با سهم گذاری عوامل فرسایشی در مدل میتوان تکنیکهای مبارزه با فرسایش را در مناطق مختلف تعیین نمود و از یک روش یکسان برای مبارزه و کنترل آن پرهیز نمود.
فرسایش
گلپایگان
مدل اسلمسا
بی بعد سازی برداری
2015
10
23
113
126
https://geoeh.um.ac.ir/article_28978_fff896c782b0ce3d98f97f3e2cb2f9ec.pdf
جغرافیا و مخاطرات محیطی
جغرافیا و مخاطرات محیطی
2322-1682
2322-1682
1394
4
3
ارزیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی احداث سد بار نیشابور
مرجان
طاهری صفار
ناصر
شاهنوشی
لیلی
ابوالحسنی
هر نوع توسعه با هر درجه ای از کمیت یا کیفیت، آثار زیست محیطی ویژه ای را به دنبال دارد. دخل و تصرف انسان در محیط طبیعی لزوماً به معنی ایجاد تغییرات در شکل طبیعی و اولیه محیط است. تداوم عمل انسان در تغییر شرایط طبیعی، نهایتاً می تواند توازن های موجود محیط را برهم زده و زنجیره ای از پیامدهای ناخواسته یا پیش بینی نشده را دربرداشته باشد. طرح توسعه ای احداث سد نیز دارای اثرات مختلفی بر محیط فیزیکی، بیولوژیکی، اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی می باشد. سد بار نیشابور، ازجمله سدهای احداث شده در استان خراسان رضوی است، که با هدف تأمین آب کشاورزی، تأمین آب شرب شهرهای نیشابور و فیروزه و کنترل سیلاب بر رودخانه بار احداث گردیده است. در این پژوهش سعی بر آن است اثرات ناشی از اجرای این طرح مورد ارزیابی قرار گیرد و دو گزینه عدم اجرا و اجرای طرح را با استفاده از ماتریس لئوپولد مورد سنجش قرار دهد. با بررسی ماتریس ارزیابی اثرات پروژه مورد مطالعه بر محیطزیست ، گزینه عدم اجرای پروژه درمجموع 48 امتیاز منفی کسب کرد. این در حالی است که گزینه اجرای پروژه با انجام اقدامات اصلاحی در طرح احداث و بهرهبرداری از سد مخزنی بار و سازه های وابسته به آن با کسب 151 امتیاز مثبت، گزینه برتر و نهایی معرفی گردید.
اثرات زیستمحیطی
ماتریس لئوپولد اصلاح شده
سد بار
نیشابور
2015
10
23
127
146
https://geoeh.um.ac.ir/article_29010_d9487cda59351b77f6eacf28813e41c0.pdf